موسیقی ششم🎻

354 139 51
                                    

Song: From the Dining Table
Channel: Light_sage

امروز جلسه‌ی دوم کلاسش بود. به جز شنبه‌ها ساعت پنج عصر، چهارشنبه‌ها ساعت یازده تنها زمانی بود که تونسته بود تایمش رو با بکهیون هماهنگ کنه.
برخلاف جلسه‌ی قبل، چند دقیقه زودتر در کلاس حاضر شده بود و این تنها تفاوت بین این دو جلسه نبود، تفاوت اصلی حس بی‌تفاوتی نسبی و غمی بود که پس از گذشت چند روز هنوز به دل چانیول نشسته بود.

چند لحظه بعد با روشن شدن چراغ اتاق، سرش رو بالا گرفت و به در نگاه کرد

- اوه... چه زود اومدی

با دیدن بکهیونی که هنوز دستش روی پریز بود بلند شد و سلامی کرد. بکهیون جوابش رو داد و به چانیول اشاره کرد که بشینه. سمت پنجره‌ی اتاق رفت و پرده‌ها رو کشید

- چرا تو تاریکی نشسته بودی؟ توام مثل من هنوز خوابی؟

- نه، همین‌جوری

- ولی من واقعا خوابم پسر

نگاهی به صورت بکهیون کرد، راست می‌گفت... صورتش کاملا پف کرده و چشم‌هاش قرمز بود

- معذرت می‌خوام که ساعت دیگه‌ای نتونستیم هماهنگ شیم

بکهیون در حالی که خمیازه‌ می‌کشید گفت:

- مشکلی نیست، فقط چهارشنبه‌ها خمیازه‌هام رو تحمل کن

چانیول لبخند محوی زد

- دیشب نخوابیدی؟

بکهیون تکخندی زد

- مگه شب واسه خوابه؟

چانیول به جلو خم شد و به چشم‌های بکهیون زل زد، پس دیشب هم وقتش رو با اون استاد ویولن گذرونده بود؟ با صدای بمی پرسید:

- پس شب واسه چیه استاد؟

- فکر می‌کردم نسل جوون استفاده‌ی دیگه‌ای از شب بکنن

بکهیون جواب داد و متقابلا به سمت چانیول خم شد، چند لحظه‌ای به هم خیره شدند. چانیول به تی‌شرت سفید بلند و گشادی که بکهیون به تن داشت نگاه کرد، واقعا این تی‌شرت برای خودش بود؟ یا به‌خاطر شب پرباری بود که گذرونده بود؟
پوزخندی زد و متوجه عقب رفتن بکهیون و مشغول شدنش با ساز شد. بکهیون سازش رو از کاورش خارج کرد

- خب چانیول...

بکهیون آرشه رو برداشت

- صرفا جهت مرور و یادآوری چون مطمئنم لازمه، مدل درست گرفتن آرشه

و با دستش به چانیول نشون داد

Maybe on the MoonWhere stories live. Discover now