Songs:
Mystery of Love
Futile Devices
Channel: Light_sageبا صدای زنگ خونه کتابش رو داخل ساک چرمیاش انداخت و به سمت در رفت، درحالیکه خمیازه میکشید از لنز چشمی نگاهی انداخت و با دیدن چانیول در رو باز کرد
- سلام، صبحت بخیر
لبخندی به صورت شاداب و مهربون چانیول زد و جوابش رو داد:
- سلام عزیزم
به سمت اتاقش برگشت، نگاه مرددی به دفتر خاطراتش انداخت، خیلی دوست داشت که وقتی در سکوت ساحل نشسته و طلوع رو نگاه میکنه چیزی بنویسه، نفس عمیقی کشید و دفترچه رو داخل ساکش انداخت.
- آمادهای؟
با سوال چانیول برگشت و مکثی کرد، تقریبا هر چیزی که باید رو برداشته بود
- آره، فکر کنم همه چیز رو برداشتم
چانیول به ساک چرمی اشاره کرد و با تعجب پرسید:
- فقط همینه؟
- آره
- باشه پس، ببندمش؟
هومی کرد و برای آروم کردن ذهنش نگاهی به اطراف انداخت
- آره
چانیول جلو اومد و زیپ ساکش رو بست، بلندش کرد و به سمت در خونه رفت. بکهیون کاور سازش رو روی شونه اش انداخت، دستش رو به قفسهی بابی کشید
- فقط یکم تنها بمون ، باشه؟
- بکهیونا، دیرمون شد بیا
با صدای چانیول، به سمت پنجره رفت و دستش رو به برگهای درخت جلوی پنجره اش کشید، بهآرومی شاخههاش رو عقب زد و پنجره رو بست. از اتاق بیرون رفت و با دیدن چمدون بزرگ چانیول متعجب شد
- مگه فقط سه روز نیست؟
- آره
- پس چرا اینقدر وسیله آوردی؟
- خیلی نیست، یه دست لباس ورزشی، یه دست برای کوه، لباسهای خونه و چیزهایی مثل این
- پوف... خدایا
زیرلب گفت و کیف پول و ساعتش رو برداشت.
- اون چیه؟ سازته؟
سرش رو برای تایید تکون داد
- داریم چند روز میریم مسافرت که از کار دور باشیم، نیارش
کاورش رو محکمتر گرفت
![](https://img.wattpad.com/cover/338878461-288-k102187.jpg)
YOU ARE READING
Maybe on the Moon
Fanfictionپارك چانيول ٢٧ ساله، مدير و استاد آموزشگاه موسيقي معروف فلوراست و به بيون بكهيون، استاد ويولن ٣٤ ساله كه مرد جدي و سردي هست، علاقمند ميشه. فيكشن: Maybe on the Moon كاپل: چانبك، بكيول ژانر: رومنس، درام، روزمره نويسنده: Light