Maybe on the Moon

سمفونی چهاردهم🎼

Song:
Glimpse of Us✨
Channel: Light_Sage

با شنیدن صدای امواج اقیانوس و مرغ‌های دریایی چشم‌هاش رو باز کرد، با دیدن روشنی هوا نگاهی به ساعت انداخت. سرش رو برگردوند و به طرف دیگه‌ی تخت نگاه کرد، بکهیون پتو رو تا زیر چونه‌اش کشیده بود و غرق در خواب بود، ناخودآگاه لبخندی زد و خودش رو جلو کشید.

بوسه‌ای به موهای بکهیون زد، به‌آرومی دستش رو دور بکهیون انداخت و بغلش کرد. چند دقیقه‌ای در همون حالت موند و بین موهای بکهیون نفس عمیق کشید. باید بیدارش می‌کرد، دیشب بهش گفته بود امروز قایق اجاره می‌کنه تا با هم به وسط اقیانوس برن.
موهاش رو نوازش کرد و دوباره بوسید. آروم زمزمه کرد:

- بکی... بکهیونا

بکهیون تکون آرومی خورد و پلک‌هاش شروع به لرزیدن کرد. چشم‌های قرمزش باز شد و با گیجی به چانیول نگاه کرد

- بیدار شدی؟ صبحت بخیر

- ساعت چنده؟

- نزدیک نه، پاشو، باید بریم ساحل

بکهیون چشم‌هاش رو مالید و پتو رو کنار زد. چانیول لبخندی زد، دیشب تا وقتی که از به‌ خواب رفتن بکهیون خیالش راحت نشده بود نخوابیده بود تا مطمئن باشه بکهیون تا صبح بیدار نمی‌مونه.
از روی تخت بلند شد و به سمت حموم رفت

- توام دوش می‌گیری؟

بکهیون دستی به موهاش کشید و با صدای خواب‌آلودی گفت

- وسط آب هوا شرجیه، برگردیم دوش می‌گیرم

- پس نخوابی خب؟ من الان میام

بکهیون نوچی کرد و از روی تخت بلند شد، به سمت دستگاه قهوه‌ساز رفت و پرسید

- برای تو لته؟

- برای من لته

***

با بیرون اومدن از هتل، بکهیون به سمت ساحل قدم برداشت؛ چانیول بازوش رو گرفت و متوقفش کرد

- ساحل این‌جا نمی‌ریم، می‌ریم سمت دیگه‌ی‌ شهر

- پس چرا؟

بکهیون با ابروهای بالارفته پرسید

- دیروز از هتل پرسیدم، یه اسکله‌ پیدا کردم که خلوت‌تره و قایق‌های بهتری هم داره

بکهیون شونه‌ای بالا انداخت و بازوش رو از دست چانیول بیرون کشید و به سمت تاکسی‌های هتل رفت، چانیول تکخندی زد و دوباره بازوش رو گرفت و متوقفش کرد، بکهیون سوالی برگشت و نگاهش کرد