(این قسمت، قسمت قبل از دید چانیوله)
Songs:
Lost A Friend
Die Alone
Channel: Light_Sageداستان از دید چانیول:
با صدای موبایلش از فکر بیرون اومد و نگاهی به اسکرینش انداخت، با دیدن شمارهی آموزشگاه جواب داد:
- سلام
- سلام استاد پارک، روزتون بخیر
- ممنونم آیرین، چیزی شده؟
- آقای پارک امروز هم نمیاین آموزشگاه؟
نفسش رو بیرون داد و به اتاق خوابش خیره شد، حال بکهیون هنوز اونقدری خوب نشده بود که بتونه تنهاش بذاره
- نه... از هفتهی دیگه میام
- آه، که اینطور
- چطور؟ مشکلی پیش اومده؟
- راستش، تا الان دو تا از هنرجوهاتون تسویه کردن
ابرویی بالا انداخت
- چرا؟
- چون این اواخر کنسلی کلاسهاتون زیاد شده بود
زبونش رو داخل لپش فشار داد، احتمالا از هنرجوهای اصلیش نبودن، وگرنه اونها به این راحتی استادشون رو عوض نمیکردن... ناخودآگاه شروع به کشیدن نخی که از کاناپه بیرون زده بود کرد، با صدای گرفتهای جواب داد:
- به بچهها بگو از هفتهی دیگه میام...
- چشم، میبینیمتون
گوشی رو قطع کرد، نفسش رو بیرون داد... با ناراحتی از سرجاش بلند شد و به سمت استخر پنت هاوسش رفت، دو ساعتی بود که پمپش رو روشن کرده بود، دستش رو داخل آب برد و با گرم بودنش سری از رضایت تکون داد. به سمت اتاق خواب رفت. به بکهیون که روی تخت خوابیده بود نگاه کرد و لبخندی زد.
اشکالی نداشت... حتی اگه هنرجوها کنسل میکردن... بکهیون نیاز به مراقبت داشت و چانیول نمیتونست تنهاش بذاره.
لباسهاش رو درآورد و مایوی شنای سورمهای رنگش رو پوشید. حولهاش رو روی دوشش انداخت و از کلوزت روم اتاقش بیرون اومد. بعد از مدتها میخواست فقط یکم شنا کنه تا بدن خسته و افکار نامنظمش آروم بگیرن...به درون آب شیرجه زد و شروع به شنا کردن کرد.
بعد از چند دقیقه چشمهاش رو بست و روی آب خوابید. آخرین باری که برای خودش وقت گذاشته بود کی بود؟ خیلی دوست داشت بعد از کشیدن بخیههای دست بکهیون دوباره به مسافرت بره، یه مسافرت کوتاه و آروم، بدون خبر جدیدی، بدون هیچ مشکل و دغدغهای... ولی با وضعیت کلاسهاش از هفتهی بعد باید از صبح تا شب به آموزشگاه میرفت تا کلاسهای جبرانیش رو هم برگزار کنه.
به زیر آب رفت و به شنا کردن ادامه داد.
نمیدونست چقدر گذشته که بکهیون رو دید. کنار استخر ایستاده بود و درحالیکه از سرما تو خودش جمع شده بود و دست هاش رو داخل شلوارکش فرو برده بود.
YOU ARE READING
Maybe on the Moon
Fanfictionپارك چانيول ٢٧ ساله، مدير و استاد آموزشگاه موسيقي معروف فلوراست و به بيون بكهيون، استاد ويولن ٣٤ ساله كه مرد جدي و سردي هست، علاقمند ميشه. فيكشن: Maybe on the Moon كاپل: چانبك، بكيول ژانر: رومنس، درام، روزمره نويسنده: Light