Maybe on the Moon

سمفونی چهارم🎼

Song: Daylight
Channel: Light_Sage

داستان از دید چانیول:

مقابل آموزشگاه سوهو و دقیقا پشت ماشین بکهیون پارک کرد و کمی از این‌که بکهیون این‌جاست دلش نرم شد.
از شبی که به خونه‌ی بکهیون رفته بود سه روز می‌گذشت، درحالی‌که هنوز بینشون ارتباطی برقرار نشده بود.
چانیول به‌خوبی می‌دونست خودش کسیه که باید پیش‌قدم بشه وگرنه شکاف رابطه‌ی بینشون عمیق‌تر از این می‌شد. قبلا هم یک‌بار با هم بحث شدیدی کرده بودند، بکهیون از این‌که چرا چانیول همیشه سعی داره ازش مراقبت کنه عصبی بود و حس می‌کرد چانیول کنترلش می‌کنه و چانیول از این‌که چرا بکهیون به خودش اهمیت نمیده و باعث میشه همیشه ذهنش درگیرش باشه کلافه و ناراحت بود...

کارت دعوت کنسرت آموزشگاهش رو برداشت و از ماشین پیاده شد، وارد آموزشگاه شد و از پله‌ها بالا رفت تا به دفتر سوهو برسه، با یادآوری گذشته لبخندی زد، قبلا وقتی به این‌جا می‌اومد همه‌ی چانیول چشم و گوش می‌شد تا بکهیون رو پیدا کنه.
با رسیدن به اتاق مدیر تقه‌ای به در زد و با شنیدن صدای بفرمایید سوهو در رو باز کرد

- سلام هیونگ

با لبخندی که همیشه ناخودآگاه با دیدن سوهو رو لب‌هاش می‌اومد گفت و به سمتش رفت، از صورت سوهو مشخص بود که انتظار دیدنش رو نداشته

- ببین کی این‌جاست

خندید و سوهو رو بغل کرد، دعوت‌نامه‌ی کنسرت رو با دو دستش مقابل سوهو گرفت

- اومدم دعوتت کنم

سوهو لبخندی زد و کارت رو ازش گرفت

- کافی بود فقط بهم زنگ بزنی تا بیام، حالا کِیه؟

- آخر هفته‌ی دیگه

سوهو سری برای تایید تکون داد

- خودت هم اجرا می‌کنی؟

چانیول با یادآوری هم‌نوازی دو نفره‌اش با بکهیون مضطرب شد

- احتمالا...

ابروهای سوهو بالا رفت و با تعجب به چانیول نگاه کرد

- منظورت چیه؟ هنوز نمی‌دونی؟

بینی‌اش رو بالا کشید، با اتفاقی که بین خودش و بکهیون افتاده بود معلوم نبود بکهیون هنوز هم این اجرا رو بخواد

- نه، مشخص نیست

سوهو آهی کشید و ضربه‌ای به شونه‌ی چانیول زد
- فقط انجامش بده، باشه؟