موسیقی پایانی🎻

547 166 106
                                    

Songs:
Make You Feel My Love
All I Ask
Love In The Dark



با تموم شدن قطعه‌ای که توسط یکی از بهترین هنرجوهاش زده می‌شد چشمانش رو باز کرد و لبخندی زد

- تقریبا عالی

- ممنونم استاد بیون

- به‌نظرم وقتشه تارهای ویولنت رو عوض کنی، عمرشون رو کردن و دارن ازت عقب میفتن

بکهیون در حین گفتن این جمله از روی صندلی بلند شد

- بله منم می‌خواستم ازتون بپرسم، برای جلسه بعد حتما عوض می‌کنم

- خوبه، پس تا هفته دیگه

به سمت در جلو کشیده‌ی کلاس رفت و بازش کرد، با دیدن پسری که به دیوار مجاور در تکیه داده بود، ایستاد؛ چانیول سرش رو برگردوند و بهش نگاه کرد

- بکهیون، سلام

- سلام

بکهیون شوکه جواب داد، انتظار دیدن چانیول رو نداشت...

- چرا این‌جا وایسادی؟

- صدات رو شنیدم و نتونستم جای دیگه‌ای برم

بکهیون دست‌هاش رو تو جیب شلوار کارگوی کرم‌رنگش برد و روی پاهاش جلو عقب شد، نمی‌دونست چی باید بگه... هنرجوش از کلاس بیرون اومد و با دیدن بکهیون تعظیمی کرد

- با اجازه استاد

لبخندی برای هنرجو زد و با رفتنش نگاهش رو به چانیول دوخت

- آخرین کلاست بود؟

- آره، از آخرین باری که دیدمت خیلی وقته می‌گذره

- بخوام دقیق بگم 28 روز، چند روز پیش هم اومده بودم، نبودی

بکهیون لب‌هاش رو با زبونش خیس کرد

- نمی‌دونی هر روز نمیام؟

- چرا، توام می‌دونی اگه امروزم نبودی دوباره می‌اومدم؟

بکهیون گلوش رو صاف کرد، چانیول برای حرف زدن اومده بود...

- کارم داشتی؟ اگه مهم بود می‌اومدی خونه

- اولین و آخرین باری که اومدم خونه‌ات به بهونه کلاس داشتنت یه‌جورایی پرتم کردی بیرون

- قرار بود بری و وقتی مطمئن شدی بیای...

- و چرا فکر می‌کنی الان مطمئن نیستم؟

Maybe on the MoonWhere stories live. Discover now