Songs:
Jenny of Oldstones/ Florence
🌒Maybe on the Moon🌔
Jenny of Oldstones/Ramin Djawadi
Channel: Light_sage————————————————
از درد سوزنی که وارد دستش شد اخمی کرد و لبهاش رو گاز گرفت
- خیلی خوبه بکهیونشی، فقط یکم دیگه تحمل کنید
چشمهاش رو بست تا اشکی که در چشمانش حدقه زده بود دیده نشه؛ با بیرون کشیده شدن سوزنها نفس عمیقی کشید و چشمهاش رو باز کرد.
- پیشرفت خوبی تو بهبود دستتون دیده میشه
- سعی میکنم همه تمریناتی که بهم دادین رو انجام بدم
- بله کاملا مشخصه.
لبخندی زد و پرسید:
- از کی میتونم دوباره ساز بزنم؟
فیزیوتراپیست نگاه دوبارهای به نتایج تست عصب دستش انداخت. بکهیون با دستمال کاغذی رد خون روی دستش رو پاک کرد.
- میتونید کمکم شروع کنید، فعلا حداکثر روزی پنج دقیقه
بکهیون از روی تخت بلند شد و آتلش رو برداشت تا دوباره دستش کنه
- فقط پنج دقیقه؟ ولی این کافی نیست... کی میتونم دوباره کلاسهام رو برگزار کنم؟
دکتر روی صندلی نشست و بهش نگاه کرد
- آقای بیون راستش من نمیدونم منتظر چه زمانی هستید، تنها چیزی که میدونیم اینه که در هر صورت دستتون به حالت اولیه برنمیگرده
بکهیون نگاهش رو از دستش گرفت و به دکتر دوخت، با ناراحتی زمزمه کرد:
- منظورتون چیه؟ ولی یه پزشک دیگه بهم گفته بهزودی میتونم کلاسهام رو برگزار کنم
- شاید منظورشون این بوده که فقط به نحوه ساز زدن شاگردهاتون نظارت کنید و دستبهساز نشید، چون حتی اگه کلاسهاتون رو شروع کنید بار هم درد رو احساس خواهید کرد، باز هم از یه حدی به بعد نمیتونید ساز بزنید، وگرنه با توجه به حالت دستتون دوباره به مشکل جدی برمیخورید.
بکهیون گلوش رو صاف کرد تا صداش نلرزه:
- پس... دیگه باید چیکار کنم؟- بکهیونشی، اگه بهدنبال بهبود سریعتر و پیشگیری از بیماریهای جدید هستید همه تمرینات رو انجام بدید و سیگار رو هم ترک کنید، ولی در کنار همهی اینها میتونم بگم دیگه نیازی به انداختن این ندارید.
YOU ARE READING
Maybe on the Moon
Fanfictionپارك چانيول ٢٧ ساله، مدير و استاد آموزشگاه موسيقي معروف فلوراست و به بيون بكهيون، استاد ويولن ٣٤ ساله كه مرد جدي و سردي هست، علاقمند ميشه. فيكشن: Maybe on the Moon كاپل: چانبك، بكيول ژانر: رومنس، درام، روزمره نويسنده: Light