یه دونه از کروسان شکلاتی رو توی بشقاب الیا گذاشت و با نگاهش بهش اطمینان داد که همه چیز درست میشه.
فنجون قهوه ش رو بالا برد و یکم ازش خورد که…
+ دوستش داری؟جیمین به شدت به سرفه افتاد که سریع یکم آب خورد و متعجب به کوک زل زد.
الیا لب گزید و آروم سر تکون داد.
+ من نمیتونم با یه سر تکون دادن تاییدش کنم، دوست داری؟
ایندفعه کمی با فنجونش بازی کرد و بالاخره گفت:
& دوستش دارم.جونگ کوک همچنان با اخم کمی از قهوه ش خورد:
+ فردا… چهارتایی صحبت میکنیم.الیا به شدت سر بلند کرد که جیمین با لبخند لب زد:
_ فایتینگ.***
جیمین نگاهی به جونگ کوک که کارد میزدی خونش در نمیومد انداخت و مضطرب به الیا و بوگوم که رو به روشون بودن نگاه کرد. کمی نزدیک کوک شد و زمزمه کرد:
_ ما با هم حرف زدیم ددی.کوک با همون اخم ها کمی نزدیک شد و گفت:
+ سعی نکن با ددی گفتنت خرم کنی بیبی!… چون برات سخت تموم میشه.لبش رو گزید که کوک گفت:
+ خب؟بوگوم سریع دست الیا رو گرفت:
< من دوستش دارم و در اینکه دوستش دارم هیچ شکی نیست آقای جئون!+ انقدر به من نگو آقای جئون، من فقط بیست و هفت هشت سالمه بچه جون.
& آپا…
< شما چه مشکلی با من دارید؟
جونگ کوک کمی به جلو خم شد و گفت:
+ دختر من اسمش روشه، جئون الیا! دختری که تمام تلاشم رو کردم توی ناز و نعمت بزرگ بشه، از کجا معلوم بتونی خوشبختش کنی؟ اصلا از کجا معلوم جفت خوبی براش باشی.
بوگوم دست به سینه شد:
< فعلا که الهه ماه این تصمیم رو گرفته !+ بچه پرو.
جیمین سریع بازوش رو چسبید:
_ کوکی.کوک با به یاد آوردن هشدار های جیمین که اگر دوباره دعوایی راه بندازه تا دو هفته حتی نمیزاره دستش بهش بخوره، نفس عمیقی کشید و به مبل تکیه داد.
+ خانوادت کجان؟بوگوم نفسی گرفت و گفت:
< کره… من برای تموم کردن تمریناتم اومدم اینجا، درست مثل دخترتون.کوک نگاهی به الیا که در و دیوار رو نگاه میکرد و تمام تلاشش رو میکرد باهاش چشم تو چشم نشه انداخت و دلش لرزید؛ دختر کوچولوش انقدر زود جفتش رو پیدا کرده بود؟! مردمکش لرزید و سرش رو پایین انداخت. از جا بلند شد و به سمت پله ها رفت. قبل اینکه بالا بره گفت:
+ وقتی برگشتیم کره… مراسم مارک انجام میشه، ولی ازدواج بعد از هجده سالگی الیا.
YOU ARE READING
Never Without You
Fanfictionجیمین امگاییه که از نظر مالی خیلی تحت فشاره... این موضوع باعث میشه که پا بزاره روی خط قرمزش... خوابیدن با آلفایی که جفتش نیست! برای پول!... چی میشه که جونگ کوک، آلفای کمیاب و رئیس یکی از قویترین پک های کره زمین، توی یه مهمونی، رایحه جفتش رو حس کنه...