_ بگو جون جیمین.
× جون جیمین.
جیمین جیغی زد و محکم ولی با احتیاط تهیونگ رو بغل کرد:
_ وای وای… داری پاپا میشی هیووونگ.تهیونگ خنده دلبری کرد و متقابلا بغلش کرد . جیمین سریع از بغلش بیرون اومده و با ذوق به شکم تخت تهیونگ خیره شد:
_ یعنی الآن یه توله ببر عین خودت اونجاست؟… فاک!× جیمین ، جلوی بچه م فحش نده.
جیمین خندید:
_ اوکی…خنده ش محو شد:
_ خیلی برات خوشحالم تهیونگ… تو واقعا لیاقت پدر شدن رو داری هیونگ.تهیونگ با لبخند نگاهش کرد که با صدای جونگ کوک چرخیدن:
+ شنیدم قراره دایی بشم.تهیونگ اخمی کرد:
× یاااا… قراره عمو بشی نه دایی!+ هردوش یکیه… مثلا توی زبان انگلیسی…
× هیوووونگ.
با جیغ تهیونگ هوسوک خندید و گفت:
÷ حرصش نده کوک…کنار تهیونگ رفت و عین یه چیز پرستیدنی، با احتیاط و عشق بغلش کرد، خم شد و گونه های تپل و شیرینش رو بوسید:
÷ حرص نخور بیبی، برات خطرناکه._ دکتر رفتید؟
÷ تازه دیشب فهمیدیم، برای فردا وقت گرفتم.
جیمین توی بغل جونگ کوک وول خورد:
_ وای، توله.جونگ کوک تا دید حواس تهیونگ و هوسوک نیست خم شد و دم گوش جیمین لب زد:
+ چند ماه دیگه توله خودمون تو بغلته.جیمین در صدم ثانیه تبدیل به گوجه شد و با آرنج به شکم کوک زد:
_ هیشش، میشنون، هنوز که چیزی معلوم نیست.+ یاااا، قدرت من رو دست کم میگیری؟
جیمین با خنده و شرم لب گزید و ازش جدا شد . جونگ کوک بهت زده تک خندی کرد:
+ الآن یعنی من رو دست کم گرفتی؟… وایسا ببینم.
و دنبالش راه افتاد.***
چند هفته ای گذشته بود و بیبی چک های منفی پیاپی ای که جیمین دریافت میکرد عین یه سیلی توی صورتش بود. بیبی چک آخر رو با نا امیدی توی سطل آشغال انداخت و بلند شد. جلوی آینه ایستاد و دستاش رو شست. سر بلند کرد و با دیدن خودش، ترسیده لب زد:
_ نکنه دیگه نمیشه؟دستش ترسیده روی شکمش اومد و قدمی عقب برداشت.
سرش رو به طرفین تکون داد و دلداری داد:
_ نه جیمین، دکتر حرفی از دیگه بچه دار نشدن نزد! نترس.تقه ای به در خورد:
+ بیبی؟ خوبی؟در رو آروم باز کرد.
جونگ کوک با دیدن لب و لوچه آویزون امگاش خندید و دستاش رو گرفت:
+ بازم نشد… مگه نه؟
YOU ARE READING
Never Without You
Fanfictionجیمین امگاییه که از نظر مالی خیلی تحت فشاره... این موضوع باعث میشه که پا بزاره روی خط قرمزش... خوابیدن با آلفایی که جفتش نیست! برای پول!... چی میشه که جونگ کوک، آلفای کمیاب و رئیس یکی از قویترین پک های کره زمین، توی یه مهمونی، رایحه جفتش رو حس کنه...