45.

2.5K 445 27
                                    

فصل چهل و پنجم

نامجون روی سمت خودش از تخت نشسته بود و داشت لباسش رو در میاورد. این نمایش بدن باعث شد جین با دونستن اینکه بدن نامجون هنوز بخاطر رقص شون داغ بود ابروش رو بالا ببره.

نامجون بدون اینکه به خودش زحمت بده و به سمت جین بچرخه خم شد تا بند های پوتینش رو باز کنه و پرسید:"منظره لذت بخشه؟"

جین تصمیم گرفت با گره کردن دست هاش جلوی سینه ش، سوال رو با سوال

جواب بده:" راحتی هات رو می پوشی؟"

گرمای درون اتاق قبلا اینقدر آشکار نبود اما حالا، بنا به یه دلایلی جین می

تونست یه حس قلقلکی رو توی دلش حس کنه. البته حرف آخر کوکی و این

نزدیکی حین رقص شون هم بی تاثیر نبود پس جین آهسته آهسته و قدم زنان و

در حالی که سعی می کرد بخش منطقی مغزش رو که روی شب های گذشته

متوقف شده بود نادیده بگیره به سمت تخت رفت.

نامجون همون لحظه بلد شد تا کلاهش رو آویزون کنه.

بعد برگشت و روی ملافه های اون سمت تخت نشست:" یجورایی آره. " بعد یه

نگاه بازیگوشانه به جین انداخت:" تو هم از رقصیدن مون به اندازه ی من لذت

بردی؟"

جین که قلبش از درون تند میزد با اعتماد به نفس خاص خودش بهش نزدیک

شد و رو بروش ایستاد:" بستگی داره تو چقدر لذت برده باشی."

نامجون بهش نگاه کرد و شونه هاش رو بالا انداخت:" من اونقدری لذت بردم

که دلم بخواد بازم یه وقت دیگه ای انجامش بدم."

لحظه های بعد به دلخواه جین پیش رفتن. اون احتیاج داشت از شر این حس

گرما و نیازی که چند روز بود توی وجودش بود خلاص بشه و می دونست که

نامجون هم چندان بدش نمیاد که در این زمینه بهش کمک کنه.

بدون هیچ هشداری جین خودش رو روی بدن دزد دریایی که روی لبه ی تخت

نشسته بود رسوند و میشد اعتراف کرد صورت نامجون تقریبا شبیه همون حالتی

بود که وقتی استعداد شمشیرزنی جین رو دیده بود داشت.

منجمد.

" شاهزاده داری چیکار می ک — "

اما جین با یه بوسه ی محکم و قوی متوقفش کرد. بوسه شبیه بوسه هایی بود که

نامجون دفعات زیادی با اونا غافلگیرش کرده بود.

به همون سرعتی که نامجون شوکه شده بود، شروع به بوسیدن با همون قدرت

Pirate Prince Namjin Ver.Where stories live. Discover now