ugly fan and hot fucker 10

5.2K 958 93
                                    


"سنیوریتا"
   
بکهیون به وسایلی که چانیول به دستش سپرده بود خیره شد

و چشماش رنگ تعجب گرفت

_آقای پارک...این لباسا دقیقا چیه؟

چانیول در حالی که جلوی آینه اتاقش ایستاده بود و داشت

ریش مشکی رنگی رو روی صورتش تنظیم میکرد از تو آینه به

راننده احمقش خیره شد

_لباسه و تو باید بپوشیشون بکهیون!

نگاه بکهیون بین لباس تو دستش و چانیول به نوسان

افتاد...دستاش به وضوح میلرزید و رنگش جوری پریده بود

که انگار یه دختری رو تو مستی به فاک داده و حالا اون دختر

ازش بچه داره!

فشار انگشتاش رو به لباس تو دستش بیشتر کرد

_چرا باید لباس زنونه بپوشم؟

چانیول پوف بی حوصله ای کشید و با اینکه فقط نصف سیبلیش

رو چسبونده بود به طرف بکهیون برگشت

_میفهمی میخوام برم پیش مشاور بکهیون؟

راننده ریزجثه با گیجی سر تکون داد و تقریبا برای به زبون

آوردن حرفش زبونش گرفت

_فهمیدم ولی چ...چرا من باید لباس زنونه بپوشم؟

_چون من قرار برم پیش یه مشاور جنسی سوییت هارت!

لحنش جوری بود که اگه بکهیون یه سوال دیگه میپرسید

توانایی خورد کردن دندونای سیم کشی شدش رو داشت ولی

لحن مظلومانه پسر ریزجثه فقط باعث شد آهی از خنگی

رانندش بکشه...البته از اینکه بکهیون اصلا شوکه نشده بود

سوپرایز شد

_خب من چرا باید این لباس رو بپوشم؟

_نمیخوام مشکل جنسیم برملا بشه و فقط کافیه من رو دم در

اون دفتر ببینن و عکسم همه جا پخش بشه که پارک چانیول

رفته بود تا مشاوره جنسی بگیره!...اگه اینطور بریم بهتره چون

هیچ کس به مردی که یه زن زشت داره و یه خرمن ریش شک

نمیکنه...فهمیدی؟

بکهیون چند تا پلک مظلوم زد و در آخر سری به نشونه مثبت

تکون داد...حق با چانیول بود!

در هر حال انقدر آیدلش رو دوست داشت که تمام ضعفاش رو

هم دوست داشته باشه و اگه با این لباس زنونه میتونست

کمکی کنه هیچ‌وقت دریغش نمیکرد!

به اطراف نگاه کرد

_کجا لباسم رو عوض کنم؟

ugly fan and hot fuckerWhere stories live. Discover now