Bosses[Z.S _ Mpreg]

Wedding Day [روز عروسی]

آهنگ‌ موردعلاقه‌اش رو‌پلی کرد(die for your love از LP*-* تو‌چنل ناشناس میزارم)و جلوی آینه رفت
دستی به موهاش کشید و چشاشوریز کرد
-باید بزنمش
دستشو رو ته ریشش کشید
+اوه‌ نه
تکیه‌اش از چار چوب در گرفت وسمت مرد رفت و‌از پشت دستاشو دورزین پیچید
-ولی بنظرم خیلی زیاد شدن
از تو‌آینه به هری نگاه کرد
+هوم
سرشو کج کرد و به صورت مرد نگاه کرد
+پس ...کمش کن ولی کامل نه
گونه‌ی مرد روبوسید
-هرچی شما امر کنی رئیس
دستاشو رودستای هری گذاشت و از دور خودش بازشون کرد و چرخید

دستشو رو صورت هری گذاشت
-همه چی خوبه؟
دست آزادشو‌رو گودی کمرش گذاشت
+خوبه
نامطمئن جواب داد و سرشوپایین انداخت
-ولی اینجوری بنظرنمیرسه
چونه‌اشو گرفت و سرشوبالا آورد
تیله های زمردی چشاش برق زدن
-بگو‌شیرینم ...چی باعث این نگرانی تو‌شده؟
دستاشورو‌سینه‌ی زین گذاشت و با یقه لباسش بازی میکرد
+چیز ...چیز خاصی نیست ...فقط باورم نمیشه این اتفاقات برای من رخ داده ...میدونی...
نفس عمیقی کشید و‌دستاشودورگردن‌ مرد حلقه کرد
-چیو بیبی؟
انگشتاشو به آرومی رو گونه‌ی هری تکون داد
+همه چیز بهتر از رویاست ...تو‌خیلی شبیه مرد رویاهامی و البته بهتر
لبخند زد وزین ابروهاشو‌بالا انداخت
-مرد رویاهات؟
+اوهوم
لبشو گازگرفت و دستشو تو موهای زین کشید
-خب مردرویاهات چه شکلیه ؟
هریوبه خودش نزدیکتر کرد
+خب ...اون ...چشای عسلی داره که وقتی نور بهشون میتابه مثل تیکه های طلا‌ برق میزنن
لبخندزد
+مژه های مشکی و بلندی داره ...فر هم‌هستن
سرشوتکون داد و نیشخند کوچیکی رو‌ لبای زین دید
+اون ...ابروهای پهن و کشیده داره
انگشت اشاره‌اشو رو ابروی راست زین کشید
+فکرمیکنه بینیش بزرگه درحالیکه خیلی زیاد به صورتش میاد
انگشتشوروتیغه‌ی بینی زین کشید
-دیگه چی؟
لبخند زد و صورتشو‌به صورت هری نزدیکتر کرد
+دیگه ...
انگشتشو‌به آرومی رو‌لب های زین کشید و با شیطنت اونو حرکت داد ورو خط فکش کشید و سرشوعقب کشید و خندید
+خط فک تیزی داره
زین سرشوتکون داد
-پس این مردرویاهاته ؟
+دقیقاً ...و واقعاً سکسی هست و باعث میشه من نتونم در مقابلش خودمو کنترل کنم و آها ...
لب هاشو به لب های زین نزدیک کرد
+اون بهترین لب های دنیا روداره و تو بوسیدن ...اون ...بی نقصه
نگاهشو به لبهای زین دوخته بوده
-یعنی منم‌میتونم‌ مثل اون‌تو بوسیدن بی نقص باشم ؟
+امتحان کردنش ضرری نداره
شونه هاشو بالا انداخت
زین‌ فاصله‌ی کم بینشون رو‌پر کرد‌و‌ لب هاشونو بهم‌رسوند
آروم لباشون رو‌هم دیگه میلغزید
این‌بوسه‌از همه‌ی بوسه هاشون متفاوت تر بود
پر از حس رسیدن به رویاها بود‌
پر از عشقی که تو‌ قلب هاشون‌لبریز شده بود
پر از خاطرات و‌مزه های قدیمی و جدید

لباشو‌به آرومی از لب های هری فاصله داد و چند‌ کلمه ای که به گوشش رسید رو زمزمه کرد