《MY PRETY LUNA》[vmin]

_15_

از کنار بچه گربه مشکی رنگ بلند شد و سریعا خودشو به آلفای بی اعصاب رسوند:
آروم تر برو~

چانیول 'تچ'‌ی کرد.با خم و راست کردن انگشتای اشاره و وسطش ادای حرفای قدیمی بکهیون رو در آورد:
ببخشید از موقعی که آلفای نیمه ارشد شدم انرژی و سرعتم بیشتر شده!

امگا شیرین و لوند خندید.به کتف آلفا چسبید.انگشت اشارشو به سمت دکه دنج گوشه پارکی ، نشون کرد و با لحن کیوتی نالید:
من چیز کیک رد ولوت میخوام~~~

(خیلی خوشمزه پیشنهاد میکنم با آیس موکا همراه با خامه بخورید🥲😋😋😋)

آلفا هم با بی حوصلگی سمت اون کامیون فانتزی و تزئین شده راه افتاد.روبروی فروشنده ایستاد و نگاهی به منوی روی میز کرد تا شاید چیزی جز آمریکانو نظرشو جلب کنه.
بکهیون نقی زد و کتف دست چان رو از زیر لباس آستین کوتاه سورمه ایش نیشگون گرفت:
دراااز~من قدم نمیرسه!

_آخخخ آخ آخ وحشی~

امگا لپی باد کرد و ادای چند ثانیه پیش چان رو در آورد.دستاشو بالا آورد.انگشتای اشاره و وسطشو چند باری بالا و پایین کرد و با صدای خنده داری گفت:
ببخشید که مثل آلفای نیمه ارشد هم‌قد زرافه نیستم!!

دختر فروشنده با فرم مخصوص لیموییش و کلاه کپ سفیدش خنده ریزی کرد و گفت:
کاپل خیلی کیوتی هستید~

چان:من دوست پسر این روانی نیستم!!

بک:غلط کردی!عمم بود از تو گور در اومد گفت 'میخوام به خودم فرصت بدم و ذهنیت بدمو بیرون بریزم'

چانیول هینی کشید و چشمای گردشو قلمبه تر کرد:
زورت به یه آدم مست رسیده بود نه؟!!

بک:به من چه تو سست عنصری ، بعد دو لیوان تو اوج دو هزار پا سر میکردیی!!!

چان:اصلا میدونی چیه؟امشب شام کوفتم نداریم!!

بکهیون پشت پلکی ریز کرد:
منو از شام نترسون دکل!!!پیتزا سفارش میدم!

چان: دفعه دیگه بگو 'چانی!از اون رامیون خوشمزه هات بپز!' که ایندفعه به جای ' منو چانی صدا نکن ' خودم وسایلمو جمع میکنم میرم!

امگا سری کج کرد:
اونوقت چرا تو؟

چان:یه جنابعالی توی خونم کمپ زده حتی نمیشه بیرونش کرد!

بکهیون با حالت مظلومی هق الکی زد و دستاشو جلوی صورتش مثل پاپیای مظلوم آورد:
ببین چطور با جفتش صحبت میکنه!!!

و دختر بتای فروشنده بلند زد زیر خنده:
واییی خدا بهترین کاپل این هفته شما دوتا بودید!هاهاهاهاها!
خیلی کیوتیدددد!!~

چانیول آهی کشید و منو رو محکم و سریع سمت بکهیون گرفت:
انتخاب کن!

بک:بی احساس خشن!