عشق یه وقت هایی از نفرت شروع میشه از ترس از عوض شدن همه چی از برملا شدن راضی به بلندای تاریخ و بعضی وقت ها شما باید عاشق هم بشید وگرنه دوتا گرگ زبون نفهم درونتون براشون مهم نیست تو قرن ۲۱ کسی حتی وجودشون رو باور نداره بیچاره اتون میکنن😁
کاپل اصلی:...
تهیونگ نگاهی به در اتاق کرد و مردد بود که در بزنه یا نه و جونگوک بی حال روی تخت دراز کشیده بود قهوه ای از اتاق هوسوک خارج شد و نگاهی به وضعیت تهیونگ کرد و لبخندی زد و زمزمه کرد: مثل اینکه واقعا تو همونی...... و نفس عمیقی کشید و ساید احمق و بیخیال خودش رو پیش گرفت و گفت: هی ..... چرا وایستادی پشت در؟......اون بی فرهنگ راهت نداده؟......صبر کن...... تهیونگ سریع گفت: نه......نه ....... من هنوز حتی در هم نزدم........ من میرم اذیتش نکن........ قهوه ای نصف بدنش رو از در رد کرد و رو به جونگوک گفت : عین آدم بشین مهمون داریم........ قبل از اینکه تهیونگ اعتراضی بکنه صدای جونگوک بلند شد : قهوه ای خفه شو......... به خاطر توعه احمق ......کم مونده بود اخراج بشم........ چرا همیشه اینکار رو میکنی؟........چرا آزارم میدی اخه........ من پدرم دراومد تا این کار رو بگیرم ....... بعد تو اولین برخوردم ریده شد....... کم مونده بود اخراج بشم....... اگه برن شکایتم رو کنن چی؟......داشتن با چشماشون جرم میدادننننننن.......... قهوه ای سرش رو از اتاق بیرون آورد و به تهیونگ گفت: ببخشید تو رو خدا هاااااا......شعور نداره راحته...... دوباره سرش رو داخل برد و گفت: اول اینکه به من گفت حشره....... بعدشم اینا استخدامت نکردن که اخراجت کنن....... سوم هم اینکه پدرت درنیومد رفتی دوست دختر فیلیپ رو مشغول کردی کار گیر آوردی....... و اخرشم اینکه اونی که قراره جرت بده اونی بود که بیهوشه....... و با چهره ای خبیث شروع کرد به خندیدن جونگوک شوکه گفت : منظورت چیه؟...... قهوه ای شونه ای بالا انداخت و گفت: منظور خاصی ندارم....... بیا در رو باز کن ...... یه گوسفندم بیار این علف های زیر پای این بدبخت رو بچره....... جونگوک کلافه از جا بلند شد و گفت: وای به حالت مسخره ام کرده باشی....... و در رو باز کرد که با چهره ترسیده و مضطرب تهیونگ رو به رو شد جونگوک شوکه گفت: آقای کیم؟....... مشکلی پیش اومده؟....... تهیونگ گفت : نه.......نه......فقط......فقط خواستم بگم..... نگران نباش...... هیونگا شکایت رو نمیکن........ هوسوک عموما این سبک ترس ها رو داره........ ولی خب این سری بیشتر ترسیده ولی درست میشه........ تو خودت رو ناراحت نکن....... و خب احتمالا فقط به حجم و قیافه گرگت نگاه کرده نه به حرف زدنش ....... جونگوک سری تکون داد و گفت: ممنونم..... قهوه ای همیشه خرابکاری میکنه........ دیگه عادت کردم...... قهوه ای شاکی گفت: به من چه....... اون ترسیده .....من خرابکارم؟....... جونگوک عصبی گفت: خفه شو....... قهوه ای گفت: حداقل تعارف کن داخل ....... جونگوک هول شده گفت: راست میگه......بیاید داخل....... تهیونگ گفت: نه .......نه..... نمیخوام مزاحم بشم...... قهوه ای گفت : بیا داخل میخوام یه چیزی بهش بگم احتمالا اینم غش کنه........ جونگوک شوکه گفت: اخراج شدم؟..... قهوه ای قدمی داخل گذاشت و گفت: نه......یه چیزی بدتر از این حرفاست....... جونگوک پشت سر قهوه ای داخل شد و پشت سر اون هم تهیونگ وارد شد قهوه ای کنار تخت نشست و رو به جونگوک گفت:بشین...... جونگوک روی کاناپه داخل اتاق نشست و تهیونگ هم کنارش نشست قهوه ای گفت: ببین یه چیزی میخوام بهت بگم.........ولی باید اروم باشی....... چیز خاصی نیست.......و اصلا مهم نیست.......پس بعد شنیدنش جنجال نکن...... جونگوک کلافه گفت: چرا صغرا کبرا می‌چینی ....... بگو چی شده....... قهوه ای گفت: ببین همونطور که میدونی گرگ ها سه تا گروهن.......آلفا و بتا و امگا....... جونگوک سری تکون داد و گفت: اره تقریبا یک شب درمیون کلاس گرگ شناسی میزاری برام پس میدونم آلفا رهبر پکه و امگا ماده است و قابلیت بارداری داره و بتا گروه های سرخودن و خیلی کم عوض پک میشن و اینا الان چه ربطی داره؟........ قهوه ای گفت: خب ما الان دوتا گرگ رو کنار هم داریم که نمیدونیم کدوم الفاست و کدوم امگا....... جونگوک و تهیونگ شوکه به هم نگاه کردند که صدای داد هوسوک کل راهرو برداشت : گفتی باید چیکاررررررررررررر کنم؟؟؟؟؟........ جونگوک و تهیونگ از جا بلند شدن که قهوه ای گفت : خب قبل اینکه برید یه جمله بگم خلاصه تو و جانگ باید سکس کنید........ تهیونگ و جونگوک جوری به سمت قهوه ای برگشتند که صدای مهره های گردن هردو بلند شد و صدای داد جونگوک که گفت: چییییییییییییی؟.......
دوستتون دارممممم کامنت یادتون نرههههههه
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
اینم قهوه ای از نزدیک یادتون باشه قدش سه یا چهار متره وقتی روی چهارتا پاهاشه 😁😁😁😁😁
