Part2

243 52 18
                                    

با لبخند زیبایی انگشت های دستش رو میون دست بزرگ مرد جا داد و با بوسیده شدن پشت دستش داغی دلپزیری رو روی گونه هاش حس کرد

-زیبا شدی

صدای سوبین به نرمی توی گوش هاش پخش شد و باعث خنده ملایمش شد

موهای خوش رنگش رو پشت گوشش جا داد و با صدای سرفه مصلحتی کسی دستش رو از دست معشوقش بیرون کشید

پسر دیگه با خنثی ترین حالت ممکن به اون زوج عاشق نگاه میکرد و چشم های کشیده زیباش نشون از بی حوصلگیش میداد پس یونجون وقت رو تلف نکرد

-اوه خوب دوست صمیمیم جیمین، جیمین دوست پسرم سوبین

سرش رو با جدیت تمام تکون داد و با جلو بردن دستش جواب داد

+خوشبختم جناب

اما هیچ کدوم از اون دو نمیدونستند چی توی مغز اون پسر میگذره مو بنفش از همون لحظه ای که چشم های گردش رو دید قلبش لرزیده بود

اشتباه نکنید اون عاشق نشده بود تنها حس میکرد اون مرد قد بلند به گذشته پنهون شدش ربط داره

سوبین با احترام دستش رو جلو برد و انگشت های تپل و کوچک پسر رو میون دست خودش گرفت که البته با حس برق گرفتگی ریزی که توی تک تک رگ هاش پخش شد و عقب کشیده شدن دست پسر سریعا معذرت خاست

-متا..سفم

این چه کوفتی بود لحظه ای احساس کرد موهای بدنش سیخ شدند مردمک چشم هاش گشاد شده بود و نفس نفس میزد

اب دهن تلخ شدش رو قورت داد و با تکون سرش به دو طرف به ارومی لب زد

-مشکلی نیست

قرار بر این بود که یونجون دوست صمیمی و معشوقش رو اشنا کنه و از سوبین بخاد تا دوست صمیمیش توی مراسم برقصه چراکه مو بنفش تنها به این روش قبول میکرد به اون مهمونی بیاد و یونجون؟ خوب اون برای دوستش هر کاری میکرد

و حالا هر سه روی صندلی های چوب گردوی قهوه خانهِ خورشید نشسته بودند اون زوج باهم پچ پچ های ریزی رو سر میدادند و جیمین هم تنها به عبور رهگذر ها خیره بود

-هیونگ؟

با صدای زیبای دوستش سرش رو به اون سمت گردوند پسر چشم های روباهیش رو بهش دوخته و لب های درشتش رو به لبخند تزئین کرده بود

+بله

-سوبین گفت که هر ساله توی مراسم رقص باد بزن انجام میشه ازت پرسید که میتونی انجامش بدی؟

رقص بادبزن؟ پناه بر الهه ماه جیمین اونو به اسونی خوردن لیوان ابی انجام میداد پس با لبخند مصنوعی که با حرکت نرم سرش تضاد جالبی داشت جواب داد

+البته که میتونم یون

و اینبار به جای دوستش پسر بزرگتر جواب داد

The specifled pair|VMIN✓Onde histórias criam vida. Descubra agora