Part5

245 58 33
                                    

لب هایی که به شدت بوسیده میشدند

چشم هایی گشاد شده از روی تعجب

و کتی که میون انگشت های تپل پسرک مچاله شده بود

تهیونگ اما بی توجه به اینکه اون فرد مایل ها با جیمین خودش فرق داره غرق در بوسیدنش بود لب هایی که شب ها به یادشون پلک میبست و صبح ها به امید بوسیدنشون چشم میگشود

همون طعم رو میدادند طعم لذید و شیرین غیر قابل توصیف اما اشناش هوش از سرش پرونده بود دست هاش بیشتر از قبل به کمر ظریف پسر فشار اوردند و باعث شد رقصنده بالاخره به خودش بیاد

اخمی روی پیشونی صافش نشست اون پسر.. چطوری جرعت کرده بود همچین غلطی بکنه

محکم به عقب هول داده شد و با جدا شدن لب هاشون از هم سوزش شدیدی رو سمت چپ صورتش حس کرد

چشم هاش از تعجب گرد شده و از شک حتی نمیتونست سرشو به سمت پسرک عصبی برگردونه

صدای سیلی درون موسیقی محو اما نگاه عصبی و دستی که به قصد پاک کردن لب هاش با شدت روی اون دو گوشت کشیده میشد قلب تهیونگ رو خورد کرد

-تو..توی روان پریش چه مرگته

+جیمین

ضعیف صداش زد پسرکش اون رو زده بود؟ با اینکه میدونست از نظر پسر کوچکتر یک غریبس اما بازم چیزی درونش رو خراشید

-اوه الهه ماه لعنت به همتون

مو بنفش با چرخوندن چشماش گفت و راهشو به سمت جایی که نمیدونست به کجا ختم میشه کج کرد

از راهرو طویل گذر میکرد و هر دو دیقه یه بار با کشیدن استینش روی لب هاش کل خاندان اون مردو به فوش میکشید و هیچ حواسش نبود که امروز برای اولین بار احساسی رو تجربه کرده.. خشم! اولین تجربه اون از احساسات بود

قدم هاش تا زمانی که نور خیره کننده ای چشم هاش رو بزنه جلو میرفتند و در نهایت با نور بیش از حدی که به چشم هاش تابید پلک بست

چند بار پلک زد و در نهایت با واضح شدن تصویر جلوش "اوه"ی از بین لب هاش بیرون جهید

سالنی خالی از نفر با دیوار هایی کرمی سلطنتی و مجسمه ای عجیب که درست وسط اون سالن قرار داشت

ابروشو بالا داد و با برداشت قدم هاش به اون سمت صدای کفش هاش رو به محیط هدیه داد

از دو پله جلوش بالا رفت و با دقت به بال هایی که پشت سر مجسمه جمع شده بودند نگاه کرد

مردی زانو زده در حالی که بال های بزرگش پشتش جمع شده بودند دستش رو جلو برد و با لمس صورت گچیش نفسشو بیرون داد

چشم های گچیش انگار اون رو مواخذه میکردند ناگهان با رد شدن جرقه ای تنش خشک شد

پسری که درون سالن بی خبر از مردی که از گوشه تماشاش میکرد میچرخید و تنش رو با ریتم فرضیش حرکت میداد

The specifled pair|VMIN✓Where stories live. Discover now