13

1.8K 358 228
                                    

🔴Vote: 90

(Third Pov)
Englan...London

صداش اصلا خوب به نظر نمیومد
زین نگران شد و رو پیشونیش عرق سردی نشست
سریع به سمت لیام رفتو گفت که یکاری پیش اومده سریع باید بره

لیام این رفتار زین رو اینطوری معنی کرد که ناراحت شد
پس متوجه اشتباه بودن حرفاش شد
ولی دیگه فایده ای نداشت

زین با سرعت ب سمت خیابون رفتو یه ماشین گرفت
ادرس کلابی که میخواست بره رو به راننده گفت
نیم ساعت بعد رسید

با دیدن نایل چشماش گرد شد
زین-نایل...نایل چته تو؟ این چه وضعیه
گارسون-اقای محترم هرچه سریع تر این اقارو ازین جا ببرید

بیرون تا مشکلی پیش نیومده...البته قبلش به صندوق برید
زین سریع به سمت نایل میره و زیر بغلشو میگیره
زین-پاشو تن لشتو جمع کن ببینم
نایل با چشمای نیم بازو خمار خنده ی کش داری میکنه

نایل-عااا ‌زین اومدی بیب
زین با شنیدن این حرف و طرز حرف زدن نایل فقط چشم غره ای رفتو سعی کرد تا بلندش کنه

یه دختر با پوست گندمی و موهای بلند فر و ارایش غلیظ که لباس کوتاه مشکی تنش بود با لبخند به سمت نایل اومد
نایل-استفانی...لاو هنوز اینجایی؟

زین نگاهی ب نایل انداختو اخم کرد
استفانی به سمت نایل اومدو دستشو رو سینه نایل کشید
زین فقط حرکات دخترو با چشم دنبال میکرد

زین-نایل فک میکنم زیاده روی کردی از بوی گند الکل میتونم بفهمم
نایل-زین سخت نگیر فقط خوش گذروندیم

زین-کافیه میریم
زیربغل نایلو گرفت و به سختی به سمت صندوق رفت
نایل حتی سعی نمیکرد راه بره پس زین همراه خودش میکشیدش

استفانی-هی بیب بهت زنگ میزنم
لبخند مضحکی زد و زین با اخم غلیظی نگاهش کرد
زین-چقدر باید پرداخت کنم؟!

مرد گنده و هیکلی با تتوهای زیاد که پشت صندق نشسته بود صورت حسابو جلو زین گذاشتو زینم بدون هیچ حرفی پولو روی پیشخوان گذاشت

زین-نایل من نمیفهمم این کارات برای چیه؟!تا کی میخوای ادامه بدی؟اولین بارت نیس که از تو کلابا جمت میکنم...دفعه بعد که زنگ بزنی مطمعن باش ک نمیام

نایل-...
زین_میشنوی چی میگم اصلا؟
نایل با چشمای خمار سر تکون داد و زین نفسشو کلافه بیرون داد
بعد از یه ربع ب خونه نایل رسیدن

نایل-ززززین برام پیتزا که میخری نه؟
زین-ادم نمیشی نه؟
زین با خنده گفت و نگاهش کرد

نایل لبخند بزرگی زدو کشون کشون وارد خونه شد
زین-برو ی دوش بگیر...زنگ میزنم پیتزا سفارش میدم
نایل-اوم باشه
تا نایل تو حموم بود زین دستی به خونه تقریبا کوچیک و شلوغ و کثیف نایل کشید

Bruised FingersWhere stories live. Discover now