۱۷

807 242 6
                                    

دیشب بد خواب شده بود و الان اونقدر خسته اس که می تونه همینطوری نشسته و در حال تمرین خوابش ببره.

دستشو عصبی روی سیم های گیتار کشید، اونقدر محکم که صدای بدی بلند شد.
انگشت زخمی اش رو تو دهنش فرو برد و آه کشید.

چند وقتی بود که اکثر اعضا بعد تمرین خیلی زود می رفتن‌ خوابگاه و اتاق اکسو خیلی خلوت‌ و دلگیر به نظر می رسید.

این روزا علاوه بر بکهیون و کیونگسو که باهاش قهر بودن، جونمیون و سهون هم باهاش حرف نمی زدن.

و چانیول هیچ وقت فکرشم نمی کرد دلش واسه کرم ریزی های سهون و چانبک گفتناش تنگ‌ بشه.. ولی انگاری تقدیر چیز دیگه ای براش خواسته بود!

به کای که داشت‌ با زیپ کیف‌جدید گوجی اش ور می رفت‌ و ظاهرا با موفقیت خرابش کرده بود نگاه کرد‌.

صداش ناامید بود.
"هی... تو هم فکر می کنی‌ من یه بیشعور عوضی ام؟"

کای با تعجب بهش نگاه کرد و دوباره مشغول زیپ کیفش شد.
"فکر کنم!"

چانیول آشفته شد.
"آخه چرا؟ مگه من چیکارتون کردم؟ چرا همتون از  من خوشتون نمیاد؟"

کای شونه شو بالا انداخت.
"اینطوریام نیست که از تو بدمون بیاد."

چانیول بهش نزدیک شد. امروز ازون روزا بود که دلش یه دردو دل حسابی و یه شونه واسه گریه می خواس!

"همه اش بخاطر بکهیونه! من می دونم چون اون از من خوشش نمیاد شماهام اینطوری‌ شدین"

کای دوباره سرشو بالا آورد و بهش نگاه کرد.
"چرا فکر می‌کنی‌اون از تو خوشش نمیاد؟"

شاخ درآورد!
ناخوداگاه شروع کرد به چغلی کردن.

"اون‌ همیشه لباساشو‌ می اندازه کف‌ اتاقمون‌ و من مجبور‌می شم کمدشو مرتب کنم."

"دیروز ریش‌تراش منو استفاده کرد."

"بهم فحش می ده.. نمی زاره با کسی عکسای دونفره بگیرم."

"هر وقت من فیلم جدید بازی می کنم اون وحشی تر می شه، چش نداره موفقیت منو ببینه."

" شورت خیسش یه هفته زیر تخت من بوده"

"مامانم گفته اگه یبار دیگه مومنت بدیم اسممو از خانواده خط می زنه."

" تازه اون خیلی زشته... من نمیفهمم اون مومنتای چانبک از کجای کنسرتامون در میاد.. ترجیح می دم با لی سومان مومنت داشته باشم تا بکهیون"

کای با یه ابروی بالااومده بهش نگاه کرد.
"اینطوری نیست‌ که شبا تا صبح بهش خیره بشم و خوابم‌ نبره..  اون ذاتا زشته... صورتش مثل اخلاقشه... خودتم خوب می دونی!"

با دستش پسر دست بسینه ی روبروش رو هل داد.
"اینجوری نگام نکن! من از بکهیون متنفرم! امیدوارم بره به جهنم!"

واقعا متنفر بود.
بکهیون یه متقلب دو رو بود.



 Everyone's BOYFRIEND (Completed)Where stories live. Discover now