Everyone's BOYFRIEND (Completed)

۲۸

خودشو پشت سر کیونگسو پرت کرد توی دستشویی و درو بست.
"کیونگسویا... التماست می کنم!"

کیونگسو درحالی که شوکه شده بود یک قدم عقب رفت و جاروی دستشویی رو از کنار دیوار قاپید.

"چانیول خدا شاهده اگه یبار دیگه ازین حرکات سخیف ازت سر بزنه طوری می زنمت که اون نصفه عقل مونده تو سرت‌ هم پر بکشه بره پیش باقی رفیقاش!"

چانیول روی زمین زانو زد و اهمیتی به کثیف شدن لباسش نداد.
"کیونگسویا..  تو تنها دوست منی... توقع نداری که برم از مینسوک چنین درخواستی کنم؟"

در واقع ایده ی اصلی از خود کیونگسو بود و طبق شعار اخیر نامزد شهرداری سئول، هر کسی در برابر ایده های خودش مسئوله!

(کی اهمیت میده این حرفها چرت محضه؟!)

کیونگسو احتمال می داد یکی‌ از علتهای کراش چانیول روی بکهیون شیپ طولانی مدتشون باشه.

و شاید اون همه فن آرت و فن فیک‌ و تحلیلهای عاشقانه روی روان چانیول تاثیر منفی گذاشته و یه حس تقلبی از عشق و توجه رو ایجاد کرده.

بنا بر این چانیول می تونه با ایجاد شیپ دوم یا حتی سوم کاری کنه که تحلیلهای فنا به سمت دیگه ای برن و احتمالا با کمرنگ شدن چانبک توی ذهن ملت، همه چی واسه چانیول هم حل می شه.

حتی می تونست از این قضیه برای بهبود رابطه اش با دارا هم استفاده کنه.
دارا اساسا روی رابطه ی اون با بکهیون مشکوک بود و شیپ دوم می تونست ثابت کنه شیپ قبلی هم چیزی بیشتر از فن سرویس نبوده. 

کیونگسو به سر زانوی چانیول‌ لگد زد و باعث شد غول خمیده ی روبروش نیم متر به هوا بپره.

چانیول همینطوری که سر زانوش رو می مالید، ملتمس ناله کرد.
"کیونگسویا...خودت‌ گفتی... تو نمی تونی منو همینطوری ول کنی."

کیونگسو چشماشو چرخوند و از حرصش لباشو محکم به هم فشار داد.
"خدا لعنت کنه عوضی.. باشه...باشه. فقط برو‌گمشو بیرون‌ بزار کارمو بکنم."

چانیول به سختی از روی زمین بلند شد.
باورش نمی شد که بالاخره کیونگسو قبولش کرده. واقعا دلش می خواست همگروهی کیوتشو بغل کنه ولی با اخم سنگینی که رو ابروهای کیونگسو دیده میشد، ترجیح داد درو باز کنه و بیشتر از این مزاحم دوست عزیزش‌ نشه.

"اوکی... پس دیگه مزاحمت نمی شم... تو می تونی به کارت برسی..  دو یور بست! فایتینگ سویا! عاشقتم!"
و در رو محکم پشت سر خودش بست.

و با سهونی مواجه شد که با چشمای گرد شده اونو نگاه می کنه.

"هیونگ...شما دوتا.. واقعا؟!!"