𝚄𝚗𝚞𝚜𝚞𝚊𝚕 𝚕𝚘𝚟𝚎 : Part 26

423 48 1
                                    

و از جاش بلند شد و بعد از پوشیدن لباس هاش و برداشتن کیف کمریش ، از خونه بیرون رفت ...

°°°

توی خیابون قدم میزد و سیگار میکشید

۲۰ دقیقه از پیاده رویش نمیگذشت و تا حالا ۳ نخ سیگار کشیده بود و حالا نخ چهارم توی دساش میسوخت

به طرف یکی از کافه های سطح شهر رفت تا یه نوشیدنی گرم بخوره و ذهنش رو کمی از اتفاقاتی که افتاده و قراره بیوفته ، پرت کنه

به کافه ای به اسم " e zeze dhe e bardhe " رسید و بی مقدمه واردش شد

کافه زیاد شلوغ نبود اما باز هم جونگ کوک یکی از گوشه ترین قسمت های کافه رو انتخاب کرد

روی یکی از صندلی ها نشست و سرش رو ، روی میز تکیه داد

با شنیدن صدای قدم های کسی ، سرش رو بلند کرد و به پسر جوون رو به روش نگاه کرد
اما وقتی اسمش رو از زبون پسر شنید ، خیلی متعجب شد

: اوه جونگ کوک !! ... خوشحالم دوباره میبینمت پسر !!!!

جونگ کوک با تعجب نگاهش کرد و با انگشت به خودش اشاره کرد

+ ب ... با منی ؟

پسر خنده ی کیوتی کرد و سر تکون داد

: بله با خودتم !! ... چند شب پیش توی بار همدیگه رو دیدیم احتمالا فراموش کردی ! حالت زیاد خوب نبود ، حالا بهتری ؟؟؟

جونگ کوک با سرافکندگی و کلافگی سرش رو پایین انداخت
بعد دوباره به پسر نگاه کرد

+ واقعا عذر میخوام ... این اواخر رفتار مستیم دست خودم نیست و اگر اشتباهی ازم سر زده ، واقعا شرمنده ام !! ... اوضاعم زیاد قابل تعریف نیست

لب های پسر به شکل o در اومد و روی صندلی رو به روی جونگ کوک نشست

: پس فکر کنم بهتره دوباره آشنا بشیم ! ... من یورگن ام ، یورگن شُرله !!!
( مدیونید فکر کنید اسم فوتبالیست ها رو ریختم رو هم 😂😀 و همون یورگن ایه که توی بار جونگ کوک با ته اشتباه گرفتش )

جونگ کوک نیمچه لبخندی زد و سر تکون داد

+ خوشبختم یورگن ، اگه راحتی اینطور صدات کنم ... منم جونگ کوکم ، جونگ کوک جئون !! اهل کره ی جنوبی ام !

یورگن تایید کرد

: نه هیچ مشکلی نیست ... من عاشق آسیایی هام ! البته امیدوارم از حرف اون شب دوستم ناراحت نشده باشی

𝚄𝚗𝚞𝚜𝚞𝚊𝚕 𝚕𝚘𝚟𝚎 Where stories live. Discover now