Part 5

419 61 13
                                    

برایت با تعجب به وین نگا میکنه
برایت: ...؟
وین: روزی که دیدمت قلبم بهم گفت این همون کسیه که باید کنارم باشه ...ولی منتظر موندم تا  بیای سمتم

برایت سرجاش میخکوب شده ... با تعجب به وین خیره شده.. نمیدونه چی باید بگه
وین با صدای بلند: کات
........

.وین دستشو لای موهاش میکشه
وین: هوفففف.......بعضی سکانسا واقعا سخته....

به برایت نگاه میکنه

وین: میبینی باید نصف شبام تمرین کنم...کار من این درد سرارم داره

لبخند ارومی میزنه

وین: آهاااااا راستی ببخشید ..حواسم نبود...کاری داشتی؟
برایت چند ثانیه ای سکوت میکنه..بعد چند لحظه به خودش میاد

برایت:ااااا.. راستش... میخواستم اگه بشه از اتاق تمرین استفاده کنم
وین: بهت که گفتم میتوتی هر وقت خواستی استفاده کنی
برایت با سردرگمی: ممنون..خخ ب...من برم

وین : ببخشید... وقتی تمرین میکنم میرم توحس و نمیشه دیالگو قطع کنم..

برایت: مهم نیس..درک میکنم
وین لبخند زیبایی میزنه : شب بخیر
وین: راستییییی .. فردا شب یه مهمونی دعوتیم.. مهمون ویژه ام تویی انگار.. پس باید بیای
برایت بر میگرده و به وین نگا میکنه
برایـت: من میتونم تو ماشین منتظر بشم ولی از مهمونی خوشم نمیاد
وین: نمیشه.. باید تو مهمونی باشی.. پس خواهشا  نه نگو
برایت چیزی نمیگه و از اتاق میره بیرون ... درو میبنده.. آروم دستشو میزاره رو قلبش

برایت تو ذهنش: چرا باید  فکر کنم اون حرفا روداشت به من میزد؟ لعنتی چقدر خوب بازی میکنه.. حتی یکم تردید تو گفتن حرفاش نبود انگار واقعی بود..برایت سرشو تکون میده تا از افکارش بیاد بیرون و اروم میره اتاقش... لعنت به هر چی بازیگره

 لعنت به هر چی بازیگره

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

شب مهمونی

برایت تو ماشین منتظر وینه..
برایت : به اندازه یه دختر طولش میده تا حاضر بشه..
وینو میبینه از دور یه پیراهنه آبی رنگ با شلوار کوتاه قهوه ای پوشیده. .. دگمه های پیرهنش کاملا بازه جوری که شکمش معلومه.. چند تا گردنبند با هم انداخته و یه گوشواره و چند تا انگشتر.. به طرز عجیبی آرایش کرده.. برایت با تعجب بهش نگا میکنه وین میاد توماشین
وین: هی .. بهتره را بیافتیم
برایت مدام از آینه یه وین نگا میکنه
وین: اینجوری نگام نکن.. امشب میخوام  خوش بگذرونم..تازشم  میخوام  توجه یکیو جلب کنم..
بعد لبخند میزنه
.......................

Im here for youWhere stories live. Discover now