23 : خداحافظی‌ها و صداهای آشنا

281 59 43
                                    


Song>> Jonas Blue Ft.William Singe-Mama

در خونه رو پشت سرش میبنده . نینو توی یه دستشه و چمدونشو با اون یکی دستش میکشه .

امروز اولین روزیه که قراره تو هتل بمونه ‌.

آخر هفته‌ی پیش که با برینزی و نینو رفته بودن به هتل ، همشون عاشق محیطش شده بودن . تازه کلی هم عکس گرفته بودن و برینزی حتی یکیشو قاب کرده بودن و روی شومینه‌شون گذاشته بودن .

صدای بوق ماشین میشنوه ؛ سرشو بالا میاره و ماشین آشنایی که کلی باهاش خاطره داره رو تو جاپارک خونشون میبینه . حتی نینو هم تو بغل نوا هیجان زده شده .

سریع سمت سوناتای مشکی میره ؛ در عقب رو باز میکنه و نینو رو تو صندلیش مینشونه و یه بوسه رو پیشونیش میذاره . بعد خودش سریع میره و رو صندلی شاگرد میشینه ‌.

گِیل داشت کمربند نینو رو محکم میکرد و بعد از تموم شدن کارش برمیگرده و به نوا نگاه میکنه .

نوا یه لبخند خیلی بزرگ رو صورتشه ‌. گِیل هم همون لبخند رو داره که چالشو نشون میده و چشماش برقی رو دارن که هربار نینو و نوا رو میبینه تو چشماش میاد ‌.

نوا و گِیل بدون حرف محکم دستاشونو دور هم میپیچن و قشنگ واسه دو سه دقیقه همو بغل میکنن .

نوا دستاشو از دور گِیل برمیداره و روی گونه‌هاش میذاره . لباشونو محکم به هم میچسبونه که هر دو تا آدمای دیگه رو شوکه میکنه ‌. گِیل سر جاش خشکش میزنه حتی وقت نمیکنه چشماشو ببنده چون جیغای نینو اجازه نمیده .

_ عههههه ولش کن !!!

نوا گِیل رو ول میکنه و بلند میخنده ‌. گِیل قرمز شده و چشماش همچنان گشادن .

این چشه ؟! من ک اولین بارم نیست میبوسمش !
نوا با خودش فکر میکنه ولی تصمیم میگیره جواب برادرشو بده .

_ چیه نینو ؟

_ نباید ‌... نباید اونطوری بکنه نوا ‌. گِیل فقط دوست .

_ آره پرنس . گِیل فقط دوسته ‌

_ هی مایکل اون برا چی بود ؟
گِیل بالاخره میپرسه ‌. اون دو تا وقتی اول با هم دوست شدن و گِیل اسم وسط نوا رو فهمید بهش مایکل یا یه چیزی مثل اون میگه ‌. اون معتقد بود به عنوان بهترین دوستش باید یه چیز خاص بهش بگه ‌. نوا اول باهاش بحث میکرد ولی بعد بیخیال شد و تازه خوششم اومد .

نوا بهش لبخند میزنه و لپشو میکشه ‌
_ هیچی . دلم خیلی برات تنگ شده بود . همین ‌.

_ ولی تو نینو رو بوسی نه وقتی دیدیش . دلت برا نینو تنگ نه .
چشمای پسر کوچیک از اشک پر میشه .

اون با وجود اینکه هنوز بچه‌اس ولی بزرگترین ترسش از دست دادن نوائه ‌. همیشه سعی میکنه هیچ کار اشتباهی انجام نده تا مبادا نوا دوباره تنهاش بذاره ‌‌.

Waves [LGBT]Where stories live. Discover now