38 : توهمات و حیاط پشتی

478 60 81
                                    


این چپتر برای کسیه که همیشه واسه من اینجاست...و گفته که خواهد بود . مرسی بیب

د‌.ا.د بنت :

با یه آه سنگین در خونه رو باز میکنم . برام عجیبه که چطور تونستم خودمو تا اینجا بکشونم .

هرچی نباشه دیگه انرژی‌ای واسم نمونده . ساعت ۷ صبح از خونه زدم بیرون و حالا تقریباً ۴ صبحه .

شاید خودخواهیه، ولی ناراحت شدم وقتی کلاید زنگ زد و گفت که داره با نیکی میره کلاب . میدونم حال نیکی خراب بود و واقعاً براش نگرانم اما خب بعد از اینکه تقریباً یه روز کامل اصلاً نامزدمو ندیدم دوست داشتم وقتی میام خونه اونو ببینم .

در رو پشت سرم میبندم . قفل رو میندازم و پاهامو دم پاگرد تمیز میکنم . بارونای نیویورک شروع شده و حالا باید با چتر این‌ور و اونور برم .

کیفمو کنار در میندازم و بدون اینکه چیز دیگه‌ای از تنم دربیارم میرم و روی صندلی تک‌نفره‌ی چرم توی هال میوفتم .

سرم انقد درد میکنه که احساس میکنم یکی داره دیوارای توی سرمو خراب میکنه و دوباره از اول اونارو میسازه .

دوباره آه میکشم و بزور خودمو از روی صندلی بلند میکنم و به آشپزخونه میرم . میذارم یکم نسکافه آماده شه و میرم تا پشت میز بشینم .

یه زنگ به گوشی کلاید میزنم اما همونطور که انتظارشو داشتم جوابی نیست . وسوسه شدم برم پیششون . میدونم کدوم کلاب رفتن . کلاید وقتی میخواست کلاب رو بخره منو با خودش برد تا نظر بدم .

ولی انقدری سردرد دارم که میدونم بزور میتونم حتی از سر جام بلند شم چه برسه به اینکه بخوام سر و صدای بلند یه کلاب رو تحمل کنم .

یه خورده بی‌هدف توی گوشیم میگردم تا بالاخره صدای جوشیدن آب رو میشنوم . بالاخره تصمیم میگیرم ژاکتمو دربیارم و اونو روی دسته‌ی صندلی میندازم . شلوارمم همونجا درمیارم و روی ژاکتم میندازم . آخیشش! حالا بهتر شد !

نسکافه رو درست میکنم و گوشیم هم توی اونیکی دستم برمیدارم تا برم و توی هال جلوی شومینه بشینم .

خودمو جلوی شومینه‌ای که چوب ها توش میسوزن و شعله میکشن راحت میکنم . یه پتوی نازک روی پاهای لختم میکشم و به پشت تکیه میدم .

خوشم نمیاد از وقتایی که خونه انقدر سوت و کوره . چند باری خواستم به کلاید پیشنهاد بدم یه حیوون خونگی بگیریم اما میدونم دردسرش زیاده و البته کسی هم نیست که اون طوری باید و شاید بهش رسیدگی کنه پس بیخیالش شدم .

فکرم پیش بچه میره . بعد اینکه من و کلاید با هم ازدواج کنیم قراره صد درصد بچه دار بشیم . خب مشخصاً من که نمیتونم حامله شم! اما قراره از برنامه‌هایی که برای زوج ‌های گی هست استفاده کنیم . هم میتونیم از پرورشگاه بچه بگیریم و هم میتونیم از خواهر کلاید بخوایم که بچه‌مونو حمل کنه . اونوقت بچه هم ژنای کلاید رو داره و هم منو .

Waves [LGBT]Where stories live. Discover now