🎵Whitney Huston- I Have Nothing🎵این آهنگ رو از جایی که داستان روی بلاید متمرکز میشه گوش بدین :")
نوا توی اتاقش نشسته و توی اینستاگرام میچرخه... به این فکر میکنه که چرا کسی باید برای سگش یه اکانت باز کنه ؟؟ نه واقعاً، این دیگه چه کوفتیه ؟؟
با سرافکندگی سرشو تکون میده و عکسایی که از حمایت از زوج های ال.جی.بی.تی هستن رو با یه لبخند روی لبش لایک میکنه و به خودش افتخار میکنه که گروهی از این جامعهست .
صفحهی اینستاگرام از گوشیش میره و به جاش اسم پدرش روی صفحه نمایان میشه، نشونهی اینکه داره بهش زنگ میزنه .
_ الو ؟
" سلام نوا. حالت چطوره ؟ چه خبرا پسرم ؟"
_ خوبم بابا ممنون . اینجا همهچی امن و امانه
" هومم . خوبه خوبه . گفتم بهت زنگ بزنم و ازت خبر بگیرم ببینم کارا اونطور که میخواستی پیش میرن یا نه "
نوا نمیدونه به این سوال چه جوابی بده . باید اینو به پدرش بگه که تقریباً تمام دو هفتهی خودشو با وقت گذرونی با مدیر پر کرده و حتی یک بار هم به کار فکر نکرده ؟ احتمالاً نه .
_ اوه خب ... همهچی که خوبه . ولی .. هنوز کار رو نگرفتم
نوا به جملهاش ادامه نمیده تا عکس العمل پدرشو ببینه . اما اون سمت یکم سکوت هست تا وقتی نوا دوباره خودش به حرف میاد
_ پدر ؟
" اوه ها چیه ؟ ببخشید یه دقیقه حواسم پرت شد... که گفتی هنوز کار پیدا نکردی نه ؟ خب اینو میدونی که دو روز فرصت داری نوا ؟ من متاسفم اما رو حرفم هستم --"
_ آره میدونم میفرستیم به فونیکس پیش خالهام . گرفتم . حلش میکنم نگران نباش
" باشه باشه . خودت میدونی .. بگذریم ، شخص خاصی هست که ... چطور بگم، چشمتو گرفته باشه ؟"
رنگ از چهرهی نوا میپره ... پدر اون، چیزی که نمیدونه ... نه ؟
_ ها ؟ منظورت چیه ؟ هاها چی ؟ نه بابا
" خیله خب خیله خب... فقط داشتم میپرسیدم . گفتم شاید ، بالاخره تو هم خواستی یه تکونی به خودت بدی ... پسر اون بیضه ها که تا ابد جوون و سالم نمیمونن !"
نوا قرمز میشه و صورتشو با دستش میپوشونه
_ وای پدر بس کن !! ای وای مجبوری اینجوری حرف بزنی ؟؟ ممنون از توصیه های مفیدت
" پسرم مشکلی نیست که ما جفتمون مردیم این چیزا رو خوب میفهمیم . من فقط میخوام بدونم چندوقت مونده تا نینو یه ' پاپا' هم پیدا کنه "
نوا ابروهاشو تو هم میبره... منظور پدرش چیه ؟
_ چی گفتی ؟
YOU ARE READING
Waves [LGBT]
Romance[ON HOLD] [Persian] It comes and goes in waves... Highest Rank : #2 in Romance