[13]حس عجیب!

1K 126 20
                                    

🎧🎼One Direction / Irresistible

د.ا.ن شخص سوم

لاتنر که بی صبرانه منتظر اومدن اسمیت و مندز بود دور خونه راه میرفت و فکر میکرد و گاها برای پسرش افسوس میخورد

بالاخره در اتاقش زده شد و جناب مندز با چشمای پف کرده و قرمز وارد اتاق شد و نشست

و چندی بعد اسمیت با اخم همیشگیش وارد اتاق شد

هرسه شون روی صنولی های گرون قیمت و چرم اتاق بزرگ لاتنر نشسته بودند و نمیدونستند حرف هاشون رو از کجا شروع کنند!

لا: خب؟

همه شون یه تکونی خوردند و اسمیت گفت: برا من که فرقی نمیکنه!

م: فرقی نمیکنه؟اون پسرت بود!

اسمیت سرشو تکون داد و گفت: اون مایه ی سرافکندگی م بود. هرکسی کشته اش من بهش پاداشم میدم!

لا: تو روانی ای اسمیت!

اسمیت شونه ای بالا انداخت و گفت: ولی بازی جالبیه! نظر شماها چیه؟

رئیس جمهور و معاونش کمی تو فکر رفتند و مندز گفت: اول از همه اعدام اون حرومزاده ی زندانی!

سکوت باعث شد توضیح بیشتر بده: پسر بی گناه من سر دادگاه اون عوضی کشته شده! پس بهتره کارشو تموم کنیم تا اینکه بعد هر دادگاه جنازه بچه هامونو از گوشه کنار های شهر جمع کنیم!

لاتنر کمی فکر کرد و گفت: ولی پین؟اون داشت تقریبا اونو تبرئه میکرد! خیلی قویه!

اسمیت پوزخندی زد: نگران نباشین.فیلن هرکاری واسه گرفتن انقام خون پسر من میکنه.

همه نگاهش کردند: چیه خب اون دوتا آشغال باهم تو رابطه بودن!

مندز یکم فکر کرد و آروم گفت: هموفوبیکی؟

اسمیت سری تکون داد و گفت: هرچی باشه از پسر خودم توقعشو نداشتم

بحثو تموم کردن و لاتنر گفت: نظرتون درباره یه ظاهر سازی چیه؟ مثلا قاتلو گیج کنیم!

دونفر دیگه به جلو خم شدند و گوشاشونو تیز کردند.

لا: یعنی مثلا یکی از پسرای مقامات رو چند وقت مخفی کنیم و خبر مرگش رو همه جا پخش کنیم و بعد یه دادگاه فوری برای مالیک تشکیل بدیم و همه چی همون جوری بشه که ما میخوایم!

هر سه شون رفتند تو فکر و همه جوانب قضیه رو سبک سنگین میکردند...

___
<<دادگاه بعدي، انتقام دوم>>

IrresistibleWhere stories live. Discover now