ugly fan and hot fucker prt 8

8.1K 1.3K 274
                                    

_برای چی اومده بودی؟

تهیونگ حین اینکه ماگ قهوش رو تو دستش گرفته بود از

آشپزخونه خارج شد و جونگکوک سریع نگاهش رو از روی کاناپه

گرفت!

چشماش به همه جای خونه برای پیدا کردن لباس زیر خواهرش

سرک کشیده بودن اما تا الان چیزی به چشمش نخورده بود...

یعنی هم خودش هم تهیونگ بدبخت میشدن اگه عکس اون

شورت و سوتین توری تو کل فضای مجازی میپیچید!

آب دهنش رو صدا دار قورت داد و بعد از گذشت چند ثانیه که

جونگکوک فقط به تهیونگ خیره شده بود صدای مرد بزرگتر

دراومد

_چرا مثل بز به من خیره شدی جئون؟

_اوه!

جونگکوک وقتی به خودش اومد سریع نگاهش رو گرفت و طبق

معمول از خودش همچین صدایی درآورد!

با دستای لرزونش اون کاغذ نحس تو جیب پشتیش رو بیرون

کشید...دلش میخواست اون کاغذ رو بندازه دهنش و بخورتش

ولی خب این تنها دلیل موجودش بود!

برگه نارنجی رو به سمت تهیونگ گرفت و سعی کرد صداش صاف

و رسا باشه ولی مگه میشد؟

_این..این برگه رو خانوم شین دادن که بدم به..به شما!

نگاهش فقط قفل روی زمین بود و با تموم شدن حرفش نفس

آسوده ای کشید...واقعا احمقانه بود اگه اعتراف میکرد که هر

ثانیه امکان داره زانوهاش شل بشن و پخش زمین بشه و های

های گریه کنه؟

هر چند که صدای جونگکوک بی شرم وجودش رو میشنید که

خودش رو لخت کرده و داره داد میزنه

"بیا منو به فاک بده کینگ نه اون دختره جنده رو...من باکره

باکره ام!"

سرش رو تکون داد و برای اون جونگکوک بی ادب چشم غوره ای

رفت!

تهیونگ نگاه بی حوصله ای به برگه تو دستای فن بویش

انداخت...پوفی کشید و برگه رو از دست جونگکوک گرفت و با

دیدن شماره روش خندش گرفت...موسیقی داشت به کجاها

کشیده میشد؟

برگه رو به گوشه ای پرت کرد و سر جاش نشست

_میتونی بری...لازم نبود به خاطر یه شماره اینهمه خودت به

Ugly fan & Hot fucker_vk Where stories live. Discover now