UFAHF. prt40

8.3K 1.3K 396
                                    


هیچوقت اینموقع شب ساحل رو ندیده بود.

صدای امواج دریا با موسیقی بلندی که کل افراد لب ساحل رو به رقص وا می‌داشت هارمونی جذابی ساخته بود.

برخلاف صبح هیچ گرمایی حس نمیشد و حالا باد خنکی که بین موهاش دست میکشید و تیشرت ساحلی گشادش رو توی تنش تکون میداد حس خوبی بهش تزریق میکرد.

چرخی به گلس بین دستاش داد و همزمان با مزه کردن نوشیدنیش به زن و مردایی که با بی قیدی با هر جوی که دی جی به آهنگ میداد صداشون رو بالا میبردن و می‌رقصیدند نگاهی انداخت.

جونگ کوک هیچوقت اهل اینجور برنامه ها نبود....خوش گذرونی و بدون فکر به فردا زندگی کردن میتونست راه و روش خیلیا برای گذروندن روزاشون باشه ولی خودش هیچوقت نمیتونست نگرانیش رو کنار بذاره.

بالاخره باید کام اوت میکرد و واقعا ایده ای راجب واکنش خانوادش به گی بودنش نداشت.

اگه خوش شانس میموند و جون سالم به در می‌برد میتونست یه زندگی مجردی نقلی و جمع و جور برای خودش جور کنه.

_بیا امشب رو کمی بیخیال باشیم.

با سرکشیدن آخرین جرعه از مشروبش زمزمه کرد و بعد از گذاشتن گلسش رو میز چوبی از جاش بلند شد.

بین جمعیتی که در حال رقص بودن رفت و لحظه بعد کاملا خودش رو به آهنگ سپرده بود.

آدمایی که باهاش میرقصیدن رو نمی‌شناخت ولی با همشون میخندید و...شاد بود.

بی خبر از اینکه چند متر اونور تر کیم تهیونگ در حالی که دست روی میزش رو تکیه گاه سرش قرار داده ،تک تک حرکاتش رو زیر نظر گرفته.

_اون داره چیکار میکنه؟

وقتی جونگ کوک با مرد بلوندی که یه شکل عجیبی بهش نگاه میکرد هم رقص شد دستش رو از زیر سرش برداشت و با اخمای تو هم برای چند لحظه نگاهشون کرد.

دست مرد روی کمر ظریف جونگ کوک قرار گرفت و دم گوشش چیزی گفت که تهیونگ نشنید ولی از چشمای گرد شده و ابروهای بالا رفته جونگ کوک میتونست بفهمه اون مرد چیز ناجوری بهش گفته.

از جاش بلند شد و پوف‌ کلافه ای کشید...تیم فیلمبرداری رهاشون کرده بودن تا خوش باشن ولی واقعا ترجیح می‌داد اون دوربین کوفتی همه جا دنبالشون باشه تا اینطور جونگ کوکم حتی به اجبار از کنارش جم نخوره.

فکرشم نمیکرد وقتی تنها بشن جونگ کوک بره و جوری رفتار کنه که انگار دوتا غریبه ان.

از بین جمعیت گذشت و وقتی از پشت به اون اسب چموش رسید با چنگی که به زیر بازوش زد اون رو تقریبا سمت خودش کشوند و از بغل مرد بیرون کشید.

نگاه گیج جونگ کوک از صورت مرد بلوندی که حالا به تهیونگ نگاه میکرد کنده شد و روی چهره آیدلش برگشت.

Ugly fan & Hot fucker_vk Where stories live. Discover now