ugly fan& hot fucker.prt 12

8.2K 1.3K 193
                                    


تند تند لباساش رو عوض کرد..تهیونگ با زور از اتاقش تقریبا

پرتش کرده بود بیرون وگرنه جونگکوک چطور میتونست از جاش

تکون بخوره؟

لبش بدجور درد میکرد و بدون اینکه به آینه نگاه کنه میتونست

حدس بزنه که کبود شده!

موهاش رو مرتب کرد و خواست از اتاق گریم خارج بشه که

تهیونگ داخل شد!

دیدن چهره سرد و بی تفاوتش باعث شد گونه های فن بوی

بیچاره تا گوشاش سرخ بشن و سرش رو بندازه پایین!

اگه الان تهیونگ از کار اخراجشم میکرد جای تعجب نداشت

چون کدوم آیدلی رانندش رو میبوسید که اونا دومیش باشن!

وقتی تهیونگ روبه روش ایستاد پاهاش رو تو هم جمع کرد و

فشار انگشتای کشیده دستش رو به دو طرف پیراهنش بیشتر

کرد!

مرد بزرگتر تا جایی که تونست به جونگکوک نزدیک شد و وقتی

سرش رو پایین آورد و لباش رو دم گوش پسر کوچکتر گذاشت

متوجه لرزش اون بچه زیر چنگالاش شد!

جونگکوک درست مثل یه عروسک ظریف و شکستنی تو چنگالای

بی رحم تهیونگ بود و فقط خدا میدونست اون آیدل چقدر از

این شرایط احساس رضایت میکرد!

_بهتره همه چیز رو فراموش کنی آقای جئون!

متوجه جا به جا شدن سیبک گلوی جونگکوک شد و وقتی نگاهش

رو به صورت پسر بیچاره که هر لحظه دلش میخواست زمین

باز بشه و بره توش رسوند و تلاقی نگاهشون باعث شد حتی

توی چشماش هم تپش قلبش رو احساس کنه

تهیونگ پوزخندی زد و تو جاش صاف ایستاد!

کلاه هودی جونگکوک رو انداخت رو سرش و با لحنی که تمسخر

آمیز بود گفت

_اینطور گوشای قرمزت زیاد به چشم نمیاد...جونگکوکی که لنز

میذاشت و ماسک میزد با جونگکوکی که دم به ثانیه سرخ میشه

خیلی فرق دارن!

جونگکوک لبش رو زبون زد و سعی کرد حرفی برای زدن پیدا کنه

که با حرف دیگه ای از تهیونگ لپاش دیگه توانایی سرخ شدن

بیشتر نداشت

_میخوای رژلب بزن...لبات کبود شده ممکن خانوادت بهت شک

کنن!

Ugly fan & Hot fucker_vk Where stories live. Discover now