Part 29🚫

776 96 60
                                    

این پارت اسمات داره و اگه فکر می‌کنید خوشتون نمیاد پس تا جایی که علامت می‌زنم نخونید=)♥️
Hard For Me-Michele morrone 🎼

-حالا باید چی‌کار کنیم؟
زین پرسید و با اخم به لویی خیره شد.

-اول باید مطمئن بشیم اونجا خبری هست یا نه و بعدش باید پدر لیام رو به حرف بیاریم که فکر نکنم یک هفته زمان ببره.. بعدش هم باید صبر کنیم تا ببینیم کی دستور حمله داده می‌شه

***

برای پنجمین بار به طبقه‌ی بالا رفت؛  دفعات قبل که به اون سر زده بود هنوز خواب بود.

جنین‌وار به خودش پیچیده بود ومنظم نفس می‌کشید و همین زین رو آروم می‌کرد.

لویی کار‌هارو شروع کرده بود و از نگهبان‌های مورد اعتماد لیام استفاده کرده تا هرچی که می‌تونه مدرک جمع کنه و این استرس زین رو بیشتر می‌کرد

آروم در اتاق رو باز کرد و سرش رو داخل برد؛ با دیدن تخت نامرتب و جای خالی لیام اخم‌هاش رو درهم کشید.

سریع داخل شد و به اطراف نگاه کرد.
-لیام؟

بلند صدا کرد و زمانی که صدای اون رو از حموم شنید نفس راحتی کشید و به سمت اون رفت.

-اینجام
بی توجه در رو باز کرد و داخل شد.

لیام مقابل آینه ایستاده بود و دستش رو به میز زیر آینه تکیه داده بود.
-چیزی شده زی؟

همونطور که حوله‌ی دور کمرش رو باز می‌کرد آروم پرسید و به سمت دوش حرکت کرد.
زین آب دهنش رو با صدا فروخورد و به حرکات لیام چشم دوخت.

حرکت آب از بدنش و خیسی موهاش باعث می‌شد زین حرکت چیز‌هایی رو زیر شکمش حس کنه.

لیام چشم‌هاش رو بسته بود و لب‌هاش رو باز کرده بود.
آب از روی لب‌های سرخش عبور می‌کرد و همراه با حرکت دست‌هاش به سمت پاهاش کشیده می‌شد.

پوست تنش از هر وقت دیگه‌ای نرم تر به نظر می‌رسید و حقیقتا زین نمی‌تونست این رو تحمل کنه..

لیام نیشخندی زد و چشم‌هاش رو بسته نگه داشت.
نیاز داشت برای فرار از افکار آزاردهنده‌ش به زین پناه بیاره و چه زمانی بهتر از حالا؟..

با حرکت انگشت شست زین روی لبش لبخندی زد و چشمش رو باز کرد.
زین با دیدن چشم‌ خمار اون؛ نتونست تحمل کنه و بدن پسر کوچک تر رو به دیوار پشت سرش کوبید.

-آخ..
لیام از درد ناله‌ی خفه‌ای کرد و زین بی توجه انگشت شستش رو تو دهنش سر داد و با احساس گرمی زبونش؛ بیش از قبل سفت شدنش رو حس کرد.

نیشخندی زد و فاصله‌شون رو به حداقل رسوند؛ دست آزادش رو پایین برد و به وسط پای لیام رسوند.

Part of he[Z.M]Where stories live. Discover now