وارد اتاقش شد و در رو پشت سرش بست.
قلبش تند تند میزد و قطرههای درشت عرق روی پیشونی شیری رنگش نشسته بود.
الان، یعنی همین چند دقیقه پیش، چه اتفاقی افتاده بود؟
جونگکوک.. اون نفسهای داغش.. اون لمسهای سوزانش.. اون نوازشهای دیوونه کنندهش.. چرا باعث شده بود سوکجین حس جدیدی رو تجربه کنه؟
تکیهشو از در گرفت و بسمت تخت رفت. خودش رو روی تشک ولو کرد و سرش رو توی بالشت فرو برد.
جیغ خفهای کشید و سپس به موهاش چنگ زد. چرا جونگکوک اون کار رو باهاش نکرده بود؟
"لعنتی"ـی زیر لب زمزمه کرد و فحش داد. اون لحظه، به اینکه کی بودن کاری نداشت، فقط میخواست جونگکوک لبهاش رو ببوسه.
روی تخت چرخید و طاق باز دراز کشید. این احساس جدیدی که تجربه کرده بود اثرات خوبی نداشت. زیر دلش درد میکرد و باعث میشد چهرش تو هم بره.
خودش رو بالا کشید و به تاج تخت تکیه داد. دستش رو با تردید بسمت آلت دردناکش برد.
لبش رو گاز گرفت و پلکهاش رو بهم فشار داد. هیچوقت توی عمرش این کار رو نکرده بود.
شاید اگه اجازه میداد دیکِ سفت شدهاش خود به خود بخوابه بهتر بود.
شلوارک نازکش رو آروم پایین کشید و به برآمدگی آلتش خیره شد.
با نوک انگشت سر دیکش رو لمس کرد که بلافاصله اشک تو چشمهاش حلقه زد. خیــلـــی درد میکرد.
لب ورچید و بغضش رو قورت داد.
این بار با شجاعت بیشتری انگشتش رو بسمت عضوش برد. عضو پوشیده از لباسش..
نیمهی راه پشیمون شد و شلوارکش رو بالا کشید. هیچ ایدهای نداشت که چطور باید اون کار رو انجام بده. بهش چی میگفتن؟ خودارضایی؟ جق زدن؟ کف دستی؟ نمیدونست.
آروم به پهلو خوابید و یک دستش رو زیر بالشت قرار داد. فقط باید یکم تحمل میکرد و بعد همه چیز درست میشد.
سعی کرد به خودش دلداری بده:
"تحمل کن.. الانم عین دوران بلوغت زود میخوابه، فقط نباید بهش دست بزنی.. تو..میتونی.. تو میتونی سوکجین."
ولی برخلاف تمام تلاشهاش، قطره اشکی که از درد بیامانش حکایت میکرد از چشمش فرو چکید.
فحشی به هیونگِ مو مشکیش داد، همهی اینها تقصیر اون بود. تمام این آتیشها از گور اون بلند میشد.
زمزمه کرد: "چرا همیشه بهم درد رو تحمیل میکنی؟"
____________
صبح روز بعد..
هر چهار پسر پشت یک میز نشسته بودن و حرف میزدن.
جیمین عین همیشه فقط در حد دو دونه سیبزمینی و یکم سالاد خورد و بیشتر شنونده بود. تهیونگ راجب مسابقهی آخر ماه جونگکوک صحبت میکرد، و جونگمین...
YOU ARE READING
MR. X AND I || KOOKJIN
Romance[من و آقای ایکس/𝙈𝙧 𝙓 𝘼𝙣𝙙 𝙄] 🥂 «همه چیز از اونجایی شروع شد که کیم سوکجین قل اشتباهی رو انتخاب کرد...» ➪ 𝐖𝐞𝐥𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐓𝐨 𝐌𝐨𝐉𝐢𝐧𝐎𝐟𝐟𝐢𝐜𝐢𝐚𝐥 ᯽🍕 *کتابی که عاری از ژانر طنزه اما خوانندهها کمدی میدوننش.. 🥂️ ️کاپل: کوکجین / یونمین ...