چندتا نکته:
۱-گول اسم پارت رو نخورین :)
۲-چون تولدم بود طولانی نوشتم براتون :>
۳-من برای عکس کاور مردممم •-• این دقیقا همون جینیه که توی مستر ایکس راجبش میخونیم. یه بیبی کوچولو و کردنی :)
و آخرین نکته اینه که حس میکنم این چپتر گند زدم جلوجلو ببخشید🥺<><><><><><><><><><>
همهی آدمها توی زندگیشون یه نقطه ضعفی دارن.
و نقطه ضعف الکساندر لایتوود هم خواهرش، ایزابل، بود؛ که البته ما ایزی صداش میزنیم.همین نقطه ضعف، اون رو مجبور کرد جوجه همسترمون رو به جایی ببره که قراره بزرگترین سوپرایز زندگیش رو تجربه کنه.
و مطمئنم میدونین منظور از سوپرایز تولد نیست.
اتفاقیه که قراره توی تولد بیفته!!<><><><><><><><><><>
*چند ساعت قبل از جشن*
_ جــــوجـــــــه؟؟؟ من دارم حاضر میشم برم دانشگاه؛ میتونی درو برای جونگکوک باز کنی لطفا؟
جونگمین فریاد کشید درحالی که واقعا داشت حاضر میشد، منتها قرار نبود حتی پاش رو توی دانشگاه بذاره. با اون همه برنامهای که سرش ریخته بود به کل قید درس و پروژههاش رو زده بود. اصلا هم حواسش نبود که قراره امروز کوک خونه نباشه؛ چون محض رضای خدا..اونا در حد فاک کار داشتن!!
+ چشم هیونگی.
جین کتاب ریاضیات پیشرفتهش رو بست و از روی تخت پایین پرید. دمپایی خرگوشیای صورتیش رو پاش کرد و از اتاق خارج شد.
همونطور که راه میرفت، لپاش رو پر از هوا کرد و به این فکر که اگه امروز جونگکوک بهش تیکه بندازه قطعا باهاش درگیر میشه. اینکه روز تولدش از هر نوع نیش و گزندی در امان بمونه رو حق مسلم خودش میدونست و حاضر بود بخاطرش تلاش کنه؛ حتی شده فیزیکی!
همزمان با باز شدن در چشمهاش هم گرد شدن.
مرد پستچی با یونیفرم آبیتیره و کلاه لبهدارش، لبخندی زد و بستهی متوسطی رو به سمت موقهوهای گرفت.
× جونگکوک جئون؟
جین چند بار پلک زد و سوالی به مرد نگاه کرد.
_ نه؟
پستچی کلاهش رو برداشت و عرق روی پیشونیش رو پاک کرد.
× اوه..که اینطور..معذرت میخوام وقتتون رو گرفتم.
_ نه..عامم...منظورم اینه که بله درست اومدین.
مرد کمی گیج شده بود.
× خب پس شما آقای جئون هستین؟
جین درحالی که با انگشتهاش بازی میکرد جواب داد:
YOU ARE READING
MR. X AND I || KOOKJIN
Romance[من و آقای ایکس/𝙈𝙧 𝙓 𝘼𝙣𝙙 𝙄] 🥂 «همه چیز از اونجایی شروع شد که کیم سوکجین قل اشتباهی رو انتخاب کرد...» ➪ 𝐖𝐞𝐥𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐓𝐨 𝐌𝐨𝐉𝐢𝐧𝐎𝐟𝐟𝐢𝐜𝐢𝐚𝐥 ᯽🍕 *کتابی که عاری از ژانر طنزه اما خوانندهها کمدی میدوننش.. 🥂️ ️کاپل: کوکجین / یونمین ...