"لب گرفتن"

1.7K 311 674
                                    

همشون تو سلف کنار هم نشسته بودن و غذا می‌خوردن.

البته همه به جز یک نفر!

جین بجای خوردن، تو پینترست درحال گشت و گذار و پیدا کردن عکسای مورد علاقش بود.

جونگمین با قاشق خودش یکم غذا داخل دهن جوجه‌ش گذاشت و حرصی لب زد:

× گوشیتو بذار کنار و غذاتو تموم کن جین

جوجه بی‌اهمیت به حرفی که درواقع اصلا نشنیده بودش، با ذوق به گشت و گذارش ادامه داد.

وقتی مین هیچ پاسخی دریافت نکرد، با لحن تهدیدگرانه‌ای جوجه‌اش رو صدا کرد.

× کیم سوکجین!!

اوه..
تنها وقتی مین‌مین هیونگ عصبی می‌شد از اسم کامل همستر استفاده می‌کرد!!

قبل اینکه مو قهوه‌ای بتونه عکس‌العملی نسبت به هیونگش نشون بده، با فریاد یهویی‌ش توجه تهیونگ و جونگمین رو جلب کرد.

ته یکی از سیب‌زمینی‌های داخل ظرف رو تو دهنش گذاشت و ابرویی برای جین بالا انداخت:

× چی دیدی مگـ-

جونگکوک بدون اینکه به تهیونگ اجازه‌ی کامل کردن جمله‌ش رو بده صداش رو بالا برد:

_ وقتی تو سلف نشستیم حق نداری جیغ بزنی..ذوق کردناتو واسه وقتی که تو خونه‌ایم نگه دار..!

البته که حق با کوک بود؛
بالاخره جیغ زدن مساوی بود با جلب توجه کردن،
و جلب توجه کردن مساوی بود با نگاه کردن بقیه به همسترش!

جین اسکرین گوشی رو به طرف تهیونگ گرفت و طوری که انگار داشت از خوشحالی غش می‌کرد لب زد:

+ پیداش کردمممم

جیمین طاقت نیاورد و بشقابش رو به جلو هل داد.

×× چیو پیدا کردی؟

همه‌ کنجکاو شده بودن.

جوجه چه چیز مهمی رو پیدا کرده بود!؟

جونگمین که دقیقا کنار دونسنگش نشسته بود، به صفحه‌ی موبایل نگاه کرد و موهای جین رو نوازش کرد. می‌تونست حدس بزنه جوجه‌ی فسقلیش بخاطر چی اینقدر ذوق زده‌ست.

همستر پلک زد و با اعتماد بنفس ستودنی‌ای عکس رو به همه نشون داد.

+ عکس بچگیای کوکی هیونگو پیدا کردمممم!

جیمین و تهیونگ با کنجکاوی به صفحه‌ی گوشی نگاه کردن و جونگکوک گاز بزرگی به برگرش زد. مثلا می‌خواست طوری رفتار کنه که انگار به همستر اهمیت نمیده..اما همه‌مون خوب می‌دونیم که این یک دروغ بزرگ بود.

تهیونگ درحالی که بلند بلند می‌خندید و موهای فرش تو هوا تکون می‌خورد، موبایل رو از جین گرفت و جلوی جونگکوک تکون داد.

MR. X AND I || KOOKJINWhere stories live. Discover now