Song : Dance Me To The End Of Love by Leonard Cohen
اینجا نمیشه ویدیو ادد کرد، ولی یه ادیت واسه این پارت زدم اگر دوست داشتین از تو چنل تلگرامم ببینیدش باحاله =) این آدرس چنله: https://t.me/beyondfoockedup
***
"بوسه کریسمس من میشی؟ از زمانش گذشته و وقتی ساعت دوازده بود تو حالت بد بود واسه همین-"
حرفش رو قطع کردم و لبهام رو روی لبهاش گذاشتم. صدای آهنگ به گوشم میرسید و من دلم میخواست با هری برقصم. کمی سرم رو کج کردم و لب های نرمش رو عمیقتر بوسیدم. هری با من کاری میکرد که هیچکس دیگه ای نمیتونست بکنه.Dance me to your beauty with a burning violin
(با صدای سوزناک ویولن و زیبایی خود با من برقص)دست های هری دور گردنم حلقه شد و صورتش رو کشید عقب. "با من برقص." من هم دستام رو روی کمرش گذاشتم و آروم و منظم با ریتم آهنگ حرکت کردیم.
Dance me through the panic ’til I’m gathered safely in
(برای پایان دادن به ترس و رسیدن به امنیت با من برقص)هری با آهنگ میخوند و میتونستم حدس بزنم که برای پخش این آهنگ واسه امشب برنامه ریخته بود.
Lift me like an olive branch and be my homeward dove
(همانند شاخه زیتون مرا بلند کن و همانند پرنده من به خانه برگرد)از هری جدا شدم و دست هام رو هماهنگ کنار خودم با آهنگ حرکت میدادم. مسخره به نظر میرسید چون من هیچ تجربه ای تو رقص نداشتم. هری هم از کار من تقلید کرد.
Dance me to the end of love
(تا آخر عشق با من برقص)Oh let me see your beauty when the witnesses are gone
(وقتی همه رفتند، زیباییت را برای من آشکار کن)اهمیتی نداشت که تو راهرو و جلوی دستشویی داشتیم میرقصیدیم درحالی که بقیه درحال گپ زدن بودن و تو بالکن سرشون به کار خودشون گرم بود.
Let me feel you moving like they do in Babylon
(میخواهم زیباییت را همانند افرادی که در بابیلون مشاهده کردند، ببینم)با یک دستم، دست هری رو گرفتم و اون چرخید اما برعکس چرخید و نزدیک بود بیافته. هردومون میخندیدیم به وضعیتمون.
Show me slowly what I only know the limits of
(به آرامی چیزهایی که فقط تا مرز آنها را میدانم، به من نشان بده)هری پشتش رو به من کرد و دستهام رو روی پهلوهاش گذاشتم و سرم رو روی شونهاش. هماهنگ با هم حرکت کردیم. چرا اینقدر آرامش داشتم؟ حس میکردم میخوام تا آخر عمرم با هری و با همین آهنگ برقصم.
Dance me to the end of love
(تا آخر عشق با من برقص)Dance me to the wedding now, oh dance me on and on
(تا مراسم عروسی با من برقص، بارها با من برقص)
YOU ARE READING
Unhealed [L.S] by Rain (Completed)
Fanfiction'پرندهی قلب بیتابم تا ابد و یک روز زندانی در قفس حرفهای دیگران خواهد ماند. در انتظار آزادی لمس دستانت، درست مقابل چشمان این مردم خواهد پوسید. و آنها خاموش میمانند، خاکستر شدن این عشق پررنج را تماشا میکنند و از کنار آن به سادگی میگذرند؛ چرا که...