زنده بمون {9}

130 37 3
                                    

چشماش رو به تنه ی درختایی که به سرعت از کنارشون رد میشدن دوخته بود همه چیز عادی بود تا اینکه چیز دیگه ای جز تنه ی درخت ها و بوته ها رو تشخیص داد شاید جنگل داشت با چشماش بازی میکرد یا شاید خیالاتی شده اما جنگل و خیالاتش ، هر دو داشتن یه چیز و بهش نشون میدادن ، جسم بزرگی که در حال دویدن بین تنه ی درختا بود درست پا به پای اونا باید مطمعن میشد

–بکهیون بزن کنار.

بکهیون متعجب از اینکه تهیونگ بعد از این همه ساکت موندن اول چیزی که به زبون آورده بود یه همچین درخواستی بود با اخم کمی نیم‌ نگاهی بهش انداخت

+چییی؟چرا؟.

–بزن کنار بهت میگم.

بکهیون بار دیگه نگاه دقیق تری بهش انداخت

+حالت بده؟.

–بزن کنار بککک...

با صدای بلندش بکهیون فرمون رو چرخوند و کنار جاده ایستاد و دوباره با عصبانیت سمتش برگشت

+ چه مرگته باز؟.

بی توجه به حرفای اعتراض آمیز بکهیون از ماشین پیاده شد و سمت جنگل قدم برداشت وارد جنگل کنار خیابون شد بکهیون هوفی کرد و گوشیش رو با سرعتی غیر معمول در آورد و آدرس هتل رو برای سرپرست اردو فرستاد انگار قرار بود چند دقیقه از وقتی رو که بیشتر میتونست توی هتل برای استراحت بگذرونه باید اینجا حروم میکرد با حرص در ماشین رو باز کرد و دنبالش راه افتاد

+کجا میری؟.

–من یه چیزی توی جنگل دیدم داشت دنبالمون میکرد.

+مطمعنی خیالاتی نشدی.

برگشت و به بکهیون نگاه کرد

–میخوام مطمعن بشم.

همون موقع بود که با صدای وهم انگیز برخورد جسم بزرگی به زمین با وحشت سمت صدا برگشتن گرگ عظیم الجثه ای رو به روی اونا ایستاده بود و نفس های خشمگینی میکشید به بینیش چین داده بود و دندوناش رو به نحو دهشتناکی به نمایش گذاشته بود چشمای گردش چندیدن برابر اونو ترسناک تر میکرد انگار که هر لحظه میخواست روی اونا بپره و با پنجه های بزرگش بدنشون رو تکیه پاره کنه تهیونگ با دقت به حالت بدن و استخون های بزرگ گرگ نگاه کرد توی کسری از ثانیه متقابلا با همون نفرت و خشم توی چشمای موجود رو به روش بهش خیره شد

–اینجا چیکار میکنی؟.

تنها چیزی که به گوش میرسید صدای خرناس های پر سر و صدای اون گرگ بود و با دادی که تهیونگ سرش زد گرگ غرش بلندی کرد خم شد و سنگ بزرگ برداشت و اونو بالا گرفت

–گورتو گم کن مگه گفتم دنبالم نیاید.

بکهیون با وحشت قدمی به سمتش برداشت و سعی کرد جلوشو بگیره

son of the DEVIL (فرزندان شیطان)Where stories live. Discover now