Part15(do you want to test it?)

270 36 0
                                    

تهیونگ خیلی موذب وارد فضای مشکی که با لایت های صورتی روشن شده بود شد و اونجا خانم هایی رو دید که داشتن با میله خیلی حرفه ای میرقصیدن.
جونگ کوک با دیدن نگاه خیره ی تهیونگ روی اونا کمرشو خم کردو دم گوشش گفت:

"وای به حالت اگر چشمات هرز بره."

تهیونگ برگشتو به پسر قد بلند تر نگاه کردو گفت:

"خیلی قشنگ میرقصیدن خب...من که به بدناشون نگاه نکردم."

جونگ کوک بی توجه به حرف ته سمت دوستش رفتو بعد از یه شیک هند خیلی شیکو هماهنگ گفت:

"جین...تهیونگ...دوست پسرم...خودت قضیه‌شو میدونی دیگه."

و به تهیونگ اشاره کرد.

جین به ته نگاه کردو تهیونگ با دیدن نگاه جین خم شدو احترامی گذاشت.
جین لبخندی مهربون زدو سر تکون داد و خطاب به تهیونگ گفت:

"من جینم...میتونی جینی یا هیونگ صدام کنی کوچولو."

تهیونگ دماغشو چین دادو گفت:

"من کوچولو نیستم!"

جونگ کوک خنده ای کردو گونه ی تهیونگ رو نوازش کرد.

"جین اذیتش نکن...معمولا تو دیدار اول تا حتی پنجمین بار خیلی خجالتیه."

جین با لبخند گفت:

"اشکال نداره یه پیک به..."

حرفش نصفه موند وقتی که جونگ‌کوک با هول حرفشو قطع کردو گفت:

"حرفشو نزن..ته فقط چهارده سالشه بعدم به زور اوردمش تو."

جین که دلش به حال تهیونگه مظلوم سوخت بعد نگاه کوتاهی گفت:

"خب قراره زل زل بشینه به زمین خیره شه؟"

جونگ‌کوک بی خیال گفت:

"خودش گفت میاد که فقط کنارم باشه."

تهیونگ سر تکون داد و سعی کرد روی صندلی بلنده جلوی بار بشینه.
جونگ کوک پهلو هاشو گرفتو روی صندلی نشوندش و موهاشو نوازش کرد.
جین دوباره سعی کرد جونگ‌کوک رو راضی کنه و گفت:

"کوک..گناه داره...خب فقط یکم سوجو بهش بده!"

جونگ کوک به تهیونگ که به زمین خیره بود تا خانم های لخت رو نبینه نگاه نامطمئنی کردو بعد چند لحظه گفت:

"تهیونگ دوست داری سوجو بخوری؟"

تهیونگ اروم سرشو بالا اوردو گفت:

"نه کوک...ممنون."

جونگ کوک کنار جین نشستو گفت:

"واقعا مشکلی نداره ها...اگر میخوای میتونی یکم بخوری."

تهیونگ با ذوق لبشو گزیدو گفت:

"میشه؟"

جونگ کوک لبای تهیونگ رو اروم بوسیدو خطاب به بارمن گفت:

"لطفا یه پیک سوجو و یه پیک هم ویسکی."

پسر سر تکون دادو به سمتی رفت.
جین خطاب به تهیونگ گفت:

"کیوتی میخوای شماره‌مو داشته باشی؟"

تهیونگ اول به جونگ کوک نگاه کردو با دیدن لبخندش و سر تکون دادنش گفت:

"اگه میشه هیونگ!"

جین با لبخند گفت:

"گوشیتو بده ببینم فندق."

تهیونگ لبشو گزیدو گوشیش رو از جیبش بیرون کشید و جلوی جین گرفت.
جین شماره خودشو به اسم جینی سیو کردو گوشیو بهش پس داد.
تهیونگ به صفحه گوشیش نگاهی کردو گفت:

"سیو کردی جینی؟"

جین سر تکون دادو شرابه توی گیلاسیش رو چرخوند و بعد کلش رو خورد.
بارمن همراه دو پیک سمت میزی که پشتش جین، تهیونگ و جونگ کوک قرار داشتن رفت و یه پیک رو که کمی بزرگ تر بود با سوجو و دیگری رو با ویسکی پر کرد.

"تهیونگ سعی کن بخوریش و هرجا حالتو بد کرد دیگه ادامه نده."

جونگ‌کوک جدی به تهیونگ توضیح داد.
تهیونگ سرشو تکون داد و کمی از مایع داخل پیک رو نوشید.
زبونش کمی سوخت،شیرین و در عین حال یه جوری بود براش ولی به طرز عجیبی ازش خوشش اومد.
با سوزش گلوش صورتش جمع شدو گفت:

"کوکی...چرا اینو میخورن؟"

جونگ کوک با لبخند گفت:

"چون به مستی بعدش می ارزه."

تهیونگ سر تکون دادو اروم اروم پیک رو خالی کرد.

"ای کاش آروم نمی‌خوردی!"

تهیونگ با چشمای گرد رو به جونگ‌کوک که این حرفو بهش زده بود گفت:

"چرا؟چیزی میشه؟خطرناکه؟"

جونگ کوک با خنده لباشو بوسیدو گفت:

"نه هرچقدر آروم تر بخوری بیشتر مست میشی."

و خطاب به بارمن گفت:

"این سوجو چند درصد بود؟"

پسر بی خیال گفت:

"فقط چهلو هشت درصد."

جونگ کوک با چشمای گرد برگشت سمت جینو گفت:

"بدبخت شدم جیننن."

Unholy Love.♡kookv♡Where stories live. Discover now