20(Hyung!do you have eny sextoy?)

256 25 0
                                    

جونگ کوک قبلا اونجا اومده بود و بلد بود پس از پله ها بالا رفت و بعد رفت تو اتاق مهمان.
درو بست و گوشیو بالا گرفتو گفت:

"الان اینجام عزیزم."

تهیونگ چشماشو محکم بهم کوبیدو گفت:

"انقدر بهم اون کلمه رو نگو...دیگه خوشم نمیاد."

با عصبانیت گفت و این کمی جونگ کوک رو ناراحت کرد.
با لحن دلخوری گفت:

"بخاطر یه ساک زدن اینجوری میکنی ته؟"

تهیونگ با عصبانیت گفت:

"دقیقا بخاطر یه ساک زدن...حالام بس کنو برو روی تخت بشین."

جونگ کوک رفت و روی تخت نشست و منتظر دستور بدی از سمت تهیونگ شد.
تهیونگ سریع رفت تو واتساپ و به جین پیام داد.

You:جینی؟سکس توی داری تو خونه؟

Jiny:😳

You:هیونگ برای جونگ کوک میخوام...اذیتم کرد خب.

Jiny:عام...خب برای دوست دخترم خریده بودم ولی اکیه!

You:جبران میکنم.

Jiny:😤ببند کیوتچه.

Jiny:توی کمد اتاق اول از بالاعه.

You:میدونی یکی از بهترین هیونگای دنیایی؟

Jin:برو شیرین بازی در نیار کیوتی.

از واتساپ بیرون اومدو میکروفونشو باز کرد....

Unholy Love.♡kookv♡Where stories live. Discover now