21(Don't move!)

221 23 0
                                    

از واتساپ بیرون اومدو میکروفونشو باز کرد.

"خوب گوش کن جونگ کوک..."

جونگ کوک که با شنیدن صدای تهیونگ حواسش جمع شده بود گفت:

"جانم؟"

تهیونگ بی توجه به قنج رفتن دلش گفت:

"پنج دقیقه ی دیگه دقت کن پنج دقیقه ی دیگه جلوی در یکی از اتاق‌ها یه چیزیه...برش میداری برمیگردی همونجای قبلی...وای به حالت اگر بخوای زودتر بیای بیرون چون من دارم میبینمت."

جونگ کوک میدونست تهیونگ وقتی لج میکنه نباید اذیتش کرد وگرنه یه اتفاق بد پشتشه پس گفت:

"اکی نگران نباش."

تهیونگ میکروفون رو قطع کردو اروم قفل رو باز کردو رفت بیرون دویید و رفت بالا و ارومو بی سرو صدا در اتاق رو باز کرد.
چراغ رو روشن کردو رفت سمت کمد.
کشوی کمد رو باز کرد و با دیدن سکس توی های مختلف تکخنده ای کرد.
رینگ و بعد دستبند رو برداشت.
دویید رفت پایین و وارد حمام دستشویی شد.
دوربین رو روی کمد کوچیک رو به روی وان گذاشت و سمت راست ایستاد تا معلوم نشه.
دوربین و میکروفون رو هم زمان باز کرد و به وضوح دید که جونگ کوک روی تخت نشست.

"از جات تکون نمیخوری فهمیدی؟"

جونگ کوک سر تکون داد و ته درو اروم باز کردو بدون بستنش دویید بیرون.
سمت پله ها دویید و رفت بالا و با دیدن اتاق سوم که چراغش از زیر در معلوم بود روشنه رفتو بازش کرد.
جونگ کوک تو جا پریدو گفت:

"یاااا...ترسیدم."

تهیونگ رفتو گوشیو ازش گرفتو روی متکا هایی که به تاج تخت تکیه داده شده بود گذاشت و مطمئن شد تصویری که میخواد واضحه و بعد جونگ کوک رو هل داد و وقتی روی تخت افتاد دستاشو با دستبند به میله های پایین تخت بست.

"تهیونگ!...اکی بیا هرکاری میخوای انجام بدیم."

تهیونگ بی توجه بهش شلوار جونگ کوک رو همراه باکسرش تا زانو هاش پایین کشید و پاهاشو باز کرد و به دوربین نگاه کرد تا مطمئن شه تمام بدنش قابل دیدنه توی فیلم.

"از این پوزیشن تکون نمیخوری."

کوک عصبی غرید:

"من ازت بزرگ...."

تهیونگ با صدای بلند تر گفت:

"به درک."

و رینگ رو پایین بالز های جونگ کوک گذاشتو از اتاق بیرون رفت و درو بست.

****

شیش تا ووتمون نشه؟

Unholy Love.♡kookv♡Where stories live. Discover now