Chapter 31

125 32 0
                                    

چانیول با عصبانیت درست مقابل زن ایستاد. نگاه تنفر آمیزی از سر تا پا بهش انداخت. فکش از خشم زیاد چفت شده بود و به تندی نفس میکشید.

هیچکس جرات صحبت کردن نداشت حتی بکهیونی که اطلاع دقیقی از ماجرای چانیول و مادرش نداشت. در واقع بکهیون از وقتی که شنید چانیول مادرش رو "اون زن" خطاب کرده نفسش رو تو سینه اش حبس کرده بود.

مادرش خیلی سن دار نبود، به نظر نزدیک شصت سال سن داشت اما همچنان زیبا و محکم بود.

"فکر کردم داری میمیری."

الیزابت به حرفش خندید."اوه نه متاسفانه فقط یه بیماریه من قرار نیست بمیرم چانیول."

جونگده قدمی به سمت چانیول برداشت و به چشم های الیزابت زل زد.

"باید بهتون تذکر بدم که درست خطابش کنید. ایشون دون چانیول هستن مادام."

الیزابت پوزخندی به جونگده زد:" تو همون پسر باغبون بودی درسته؟ نمیدونستم حرف زدنم بلدی."

"عذر میخوام مادام اما من الان دست راست دون چانیول هستم نه یک باغبون..."

جونگده با لحنی که دلخوری از صداش پیدا بود گفت و الیزابت لبخند رضایتمندی زد.

"اوه که اینطور پس باید از هردوی شما عذرخواهی کنم، جناب کیم و دون چانیول."

بکهیون متوجه شد، چانیول و جونگده از اون زن به شدت متنفر بودن.

"اینجا چی میخوای؟"

"اومدم به برادرای از دست رفتمون ادای احترام کنم."

الیزابت با ناراحتی ساختگی گفت و هرکس میتونست فیک بودنش رو حدس بزنه. مشخص بود اون زن در واقع هیچ اهمیتی نمیداد.

"ادای احترام؟ منو نخندون. اگه میخواستی ادای احترام کنی موقع خاکسپاری جانسون اینجا بودی."

جو از قبل هم سنگین تر شد. چانیول حمله ی بدی کرده بود، توهم رفتن چهره ی الیزابت این رو ثابت میکرد. اینار ناراحتی واقعا تو چهره اش دیده میشد.

"حتی نمیتونی تصور کنی با شنیدن خبرش چقدر ناراحت شدم." با اینکه سعی داشت محکم بایسته اما یه تلنگر نیاز بود تا اشک های اون زن سرازیر بشه.

چانیول نزدیکش شد و سرش رو جلو برد."یادم رفته بود، حق با توئه نمیتونم تصورش کنم چون وقتی پدرم مرد تو حتی یذره هم ناراحت نشدی."

"دون چانیول فکر نکنم الان وقت مناسبی برای..."

چانیول دستش رو بالا گرفت و اجازه ی ادامه دادن به جونگسورو نداد.

"از خونه ام برو بیرون."

الیزابت حرفی نزد و فقط به چشم های پسرش خیره شد و کمی بعد نگاه خواهشمندش رو به جونگسو داد. جونگسو آهی کشید، از موقعیت چانیول باخبر بود. این یعنی هیچکس حق مخالفت با اون پسر رو نداشت، حتی جونگسو‌.

Black AngelWhere stories live. Discover now