07

22.9K 2.4K 544
                                    

JK's Pov

با دست هاي قوي و ضبرش كه رو كمرم كشيده ميشد به عقب خم شدمو رو تخت دراز كشيدم.

ناله خفيفي با برخورد بدنم به خوش خواب سرد از دهنم خارج شد و اين وي رو كه در حال بلعيدن پوست گردنم بود به خنده انداخت.

در حالي كه بين دوتا پاهام دراز كشيده بود و همه سعيشو ميكرد وزنشو رو يه دستش كه به تاج تخت تكيه داده بود نگه داره ، با دست ديگش گردنمو تو جهت مخالف ثابت نگه داشته بود تا فضاي بيشتري براي بوسه هاي خيسش ايجاد بشه.

وقتي جايي نزديك ترقوه ام رو بين دندوناش گرفتو آروم گزيد كمرم به سمت بالا قوس پيدا كرد و بعد تنها چيزي كه بين پاهام حس كردم مردونگي بزرگش بود كه به رون سمت راستم چسبيده بود.

ناله هاي بلند و كوتاه بي اختيار از دهنم خارج ميشد و من براي اينكه خفشون كنم دستمو جلوي دهنم نگه داشته بودم..

بوسه محكمي به رگ نبض دارم زد و با صداي سكسي ايي رو پوستم زمزمه كرد.

"براي دديت ناله كن پسره خوب.."

نفسمو با صدا بيرون دادم و وقتي دستشو از زير لباسم عبور داد و نوك سينه امو بين انگشتاش گرفت..

"وي.."

آروم پوست زير چونمو گاز گرفت و با صداي دو رگه و جذابي زمزمه كرد.

"ددي صدام ميكني.."

وقتي فشار انگشتاش دور سينم بيشتر شد ، ناله عميقي از بين گلوم خارج شد و بدنم بي قرار تر از هميشه زير دست و پاش تكون ميخورد.

"دَ..ددي.."

با صداي تقريبا بلندي زمزمه كردم و بعد تنها چيزي كه شنيدم صداي خنده اش بود كه تو گردنم خفه شد.

تو يه حركت خيلي سريع شلوارمو از پام بيرون كشيد و من خيلي مست بودم كه اهميت بدم اون دوباره داره اتفاق ميوفته.

بلوز خودشم تو يه حركت سريع از تنش خارج شد و من براي بار دوم بدن ورزيدشو ديد زدم.

با اين تفاوت كه اينبار هيچ خجالتي تو وجودم نبود و من همه رو مديون اون چند شات مارگاريتا لعنتي بودم.

سرمو محكم تو بالشت فرو بردم وقتي وي خم شد و بوسه آرومي به رون سمت چپم زد و بعد همون كارو با رون راستم انجام داد.

بدن بيقرارم كه زير لمس هاي سطحيش بي تابي ميكرد، براش صحنه ايي جذاب بود كه با پوزخند دل فريبي بهش خيره شده بود.

HEAVEN (+18)Where stories live. Discover now