14

19.4K 2.1K 821
                                    

Jk's pov

وقتي اون جملشو دوباره تكرار كرد فقط آب دهنمو قورت دادم.

ميدونستم الان از دستم عصبانيه و من فقط با گوش ندادن به حرفش عصباني ترش ميكنم.

پس سرمو پشت هم تكون دادم و بعد با قدم هاي ارومي كه برميداشتم اونو سمت اتاقي كه كمي دورتر از اتاق خواب جيمين بود هدايت كردم.

نگاهي به شمعدوني رو به روي آينه و عكس بچگي جيمين انداختم و به خاطر اون قيافه كيوت دوره بچگيش لبخند زدم.

"حدس ميزنم اينجا اتاق پدر مادرشه.."

چند ثانيه سكوت بود تا تهيونگ بلخره حرف زد.

"شك نكن كه هست.."

با شنيدن صداش بهش نگاهي انداختم و متوجه شدم يه پاكت مربعي طلايي رنگ دستشه!

"اونا كاندوم دارن.."

دستمو جلوي دهنم نگه داشتم تا جلوي خندمو بگيرم..

اون وسيله رو از دستش گرفتم و سر جاش برگردوندم.

"نبايد به چيزي دست بزنيم...ممكنه ناراحت بشن.."

خنديد و تك تك كشوهاي دراور رو باز كرد

"و چي باعث شده كه فكر كني من اهميت ميدم؟!"

وقتي از تو كشوي مامان جيمين يه لباس خواب سكسي قرمز رنگ كه از جنس توري بود رو بيرون آورد ديگه نتونستم جلوي خندمو بگيرم..

"حتي تصور اينكه مادرش اينا رو براي سكس ميپوشه خنده داره.."

با خنده گفت و بيشتر تو كشو گشت.

"واو..ببين ديگه چي پيدا كردم.."

وقتي ديلدو و يه ويبراتور تو دستش ديدم چشمام بزرگ تر از حد معمول شدن و حدس ميزدم دهنم به زمين رسيده باشه.

ميدونم كه داشتن اينا براي يه زن و شوهر عاديه ولي اونا نميترسن كه جيمين اينا رو ببينه؟

"بگو ببينم ، جونگكوك.."

چند بار دستشو رو ديلدو سبز رنگ كشيد و تو قيافش ديگه تمسخر نبود.

"دوست داري امشب از اين استفاده كنم؟"

آب دهنمو قورت دادم .

بهم نزديك شدو چونمو تو قفل دستاش گرفت..

پشتم به ديوار چسبيده بود و نفس هاي داغ تهيونگ كاملا به پوستم ميخورد.

HEAVEN (+18)Nơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ