35

727 128 101
                                    

Play List: Miss you / Louis Tomlinson

اطراف‌مون همه چیز سریع پیش میره
و ما توی خلا موقت گیر کردیم.
هر ثانیه بیرون این خلا می‌دوه
و ما اینجا متوقف شدیم. 
انگار که هرگز لحظه‌ای باهم نداشتیم.
انگار که هرگز مایی وجود نداشته 
و فقط من بودیم و تو...
_____________________________

صدای شیرین پسر بچه‌ای که پشت خط بود ادامه داد: جاش، فک کنم دوس پسی ماما باشه و یوزا پیش منه اون بهم اینو گفت ددی! گفت نباید منتظی باشم توی کیسمس بَیف ببایه چون اینجا اینجویی نیست.*

لویی به صدای شیرین و غمگین پسرش خندید و سعی کرد به این توجه نکنه که بچه‌اش روزش رو با کسی می‌گذرونه که لویی ازش هیچ شناختی نداره پس گفت: عوضش چندماه پیش اونجا برف بود میک مگه نه؟

میک ناله‌ای از روی نارضایتی کرد و گفت: ولی توی کیسمس باید بیف بباره. چون اینجویی می‌فهمم کیسمسه و تولد توئه! 
من تازه وقتی دیخت کیسمس خییدیم فمیدم که تولدته!

لویی سعی کرد پسرش رو از فکر نبودنش بیرون بیاره و گفت: ما می‌تونیم روزهای دیگه‌ای با هم داشته باشیم مگه نه؟ و نیاز نیست که حتما تولد من باشه میک. چون هروقت تو پیشم باشی برای من مثل جشن می مونه عزیزم.

میک نفس تندی از خوضحالی کشید و با ذوق گفت: واقعی؟ یاست میگی؟ 

لویی: البته که راست میگم عزیزم. و تو می‌دونی چی من رو بیشتر خوشحال می‌کنه؟

میک: چی؟

لویی: اینکه تو به حرف‌های مادرت گوش بدی و اذیتش نکنی عزیزم. باشه؟

میک: اون منو نمیایه تا تو یو ببینم. 

لویی می‌دونست که النور چیکار می‌کنه، می‌دونست که اون از هیچ فرصتی برای اینکه لویی رو از چشم میک بندازه دریغ نمی‌کنه اما لویی نباید اینکار رو می‌کرد. نباید به بچه‌اش یاد می‌داد که وقتی کسی حضور نداره پشت سرش بد بگه! باید بهش نشون می‌داد که اگه النور بد می‌کنه، دلیل نمیشه که لویی هم جوابش رو با بدی بده!

با همه این افکار توی ذهنش دهن باز کرد و گفت: این تقصیر مامان نیست بیبی باشه؟ این به خاطر دوری راه بین ماست و شرایطی که بین بزرگترها وجود داره. 

میک: اون تو یو دوست ندایه به خاطر همین نمیذایه من تو یو ببینم.

دل لویی برای لحن مظلوم میک رفت و سعی کرد ذهنیتش رو درست کنه: ما نمی‌تونیم توقع داشته باشیم همه ما رو دوست داشته باشن میکی. ممکنه کسایی باشن که بخوان ما رو دوست نداشته باشن و ما باید بهشون احترام بذاریم.

میک: ولی تو خیلی دوست داشتنیی ددی. تو مهیبونی و بامزه ای. کلی جوک بلدی. با من بازی می‌کیدی. می‌ذاشتی من بیشتی توی پایک بمونم. چجویی دوستت نداره؟

Eyes[L.S] (Completed)Where stories live. Discover now