Unclear beats

716 132 8
                                    

(اسم پارت:ضربان نامفهوم)

تهیونگ مثل یه ددی واقعی بعد از بیدار شدن کوک اونو به حموم برد

و کلی خوراکی های قوی بهش داد

هرچند اگه حضور چانیول پسر بداخلاق و فاکتور بگیریم

خب جنی و لیسا رفته بودن تا خبر ازدواج و با بقیه ی شیاطین درجریان بزارن

و عهد صلح ببندن.....و خب چانیول مجبور شد پیش ویکوک بمونه

کوک میخواست با اون پسر تخس دوست شه

کوک__میگم چانیول چرا انقدر بداخلاقی آخه؟

چانیول__چون لوسیفر آیندم....چرا باید مهربون باشم؟

کوک__مادرت هم لوسیفره ولی خیلی مهربونه

چانیول__من مادرم نیستم...

با تخسی گفت و سرشو برگردوند ولی با تیر کشیدن سرش چشماشو بست و سرشو گرفت

کوک__چیزی شده؟

چانیول__نع

کوک__خب وقتی اینطوری میکنی دوستی نداری که باهاش باشی و مواظبت باشه تا آسیب نبینی

کوک ته دلش میدونست اون بچه خیلی معصومه فقط زیادی مغروره

چانیول__به کمک کسی نیاز ندارم.....ولی کسی که بامن دوست نمیشه

کوک__اولا همه به کمک نیاز داریم دوما چرا نشه اگه باهمه مهربون باشی میشه

چانیول__نه کسی با من دوست نمیشه همه فک میکنن چون شیطانم خیلی بدجنسم ولی اینطوری نیس اونا حتی نمیزارن من حرف بزنم...از چشمام و موهام میترسن و همینطور شاخام

آروم اروم گفت و سعی کرد بغضی که چندساله توی بچگیش خفه اش کرده رو بروز نده

کوک__ولی حتما کسی هس که دوست داشته باشه

و لبخندی زد

حرفای کوک چانیول و آروم میکرد البته سردردشو نه

چانیول__از صبح صداهای نامفهومی مثل کوبیدن میاد

کوک که رنگ قرمز شده بود با بهت سوال پرسید

کوک__چی؟

چانیول__خیلی ضعیفه خیلی خیلی مثل ضربان میمونه

تهیونگ که تا الان پشت در بود داخل شد و شیرموز و دست چانیول داد

تهیونگ حدس میزد کوک بچه اشونو حامله باشه

ولی صدای ضربان بچشون باید تا31ساعت اینده به گوش برسه

دلیل حرف چانیول و نمیفهمید

شاید چون اون بچه یه شیطان بود میتونست بشنوه

ولی مگه اصلا ربطی داشت؟

بیخیال به اونها نگاه کرد که مشغول نقاشی شدن

چانیول یه سیل خون کشید که کو توش داره غرق میشه😂

و خب کوک که عاشق نقاشی بود منظره باشکوه پشت پنجره رو کشید

کوک__میگم میشه بریم اونجا؟

و به باغی که سرپوشیده بود اشاره کرد

تهیونگ__وقتی 118سالم بود که باغچه درست کردم......الان اون گلخونس حتما میبرمت

و لبخند مرگبار خودشو زد

و خب کوک میتونست باور کنه نفساش قطع شده

لیسا__آروم باشین ما دنبال صلحیم

یکی از وزرای شیاطین__این معامله به سود شماس هیچ اهمیت نمیدم برادر شماس باید احد ببنده که اون پسر با یک شیطان وصلت میونه

جنی__ماتوی قرن 2021اجبار به ازدواج زیادی مسخره نیست؟

وزیر__سرورم  خدایان بهشون عمر جاودان اطا میشه...گرگینه ها بهشون آزادی ، پریان حیات و ساحر و ساحره ها جادو ولی به ما چی خواهد رسید از به دنیا اومدن اون کودک؟

لیسا__میگویی امبار به وصلت کنیم؟

وزیر__میگویم به ما چیزی دهید که در حسرت میسوزیم....شیاطین تابه حا عشقی نچشیده ان.....همه از عواقب عشق و مجازاتش خبر داریم...خود شما به خاطر مجازات عشقتون رو پنهان کردید...بزارید کسی که برای همه مهربانی و عشق و خوشی می اورد به ماهم از این خوشی بدهد

جنی__تصمیمتون چیست؟

وزیر__بهترین گزینه چانیول شی هستن لوسیفر آینده





های گایز
یه پارت برای شماععع

حواسم هست ووت ها و کامنتا به ویو نمیخوره و میدونید میخام خودمو چس کنم براتون دیگه آپ نکنم💅😃😂

خب خب روند داستان چجوریه؟خوشتون میاید....یه توضیح توی این فیک کسی مجبور به داشتن عشق اجبار ی نیست پس تحمل کنید تا اکلیل بریزید

دوستونننننننن دارمممممممممم

The sweet torment of loveWhere stories live. Discover now