یونگی_غلط کردم...نفهمی کردم جیمین تو همه ی دار و ندار منی همیشه نمیکم دوست دارم همیشه نمیگم دلم برات تنگ شده چون فقد تو گفتنشون خیلی خوب نیستم نرو دیگه
و بعد چشای مظلومشو به جیمین دوخت
جیمین ساکشو محکم تر توی ماشین جا داد
یونگی_ببین منو عصبی بودم خب؟ غلط کردم دیگه.....بیین دوردونم چقد دوست دارم جیمینم ببین برات میمیرم جیمین تو همه زندگی منی دقیقن خود خود زندگی
جیمین کم کم داشت خام میشد ولی به این معنا نبود خیلی ساده قرار باشه از این موضوع د بشه اصلا و ابدا
جین_عاه تو اون کتاب اسم هیچ اسم درست حسابی پیدا نمیشهههههه
نامجون_صب کن اسمشو بزاریم "لوکاس" قشنگه؟
جین_لوکاس؟ نههه نمیخاممم بعدی
نامجون_عام....بزاریم ....سونو؟
جین_سونو؟ عاره این خوبه پس اسم پسرمونو بزاریم سونو
نامجون_و دخترمون:)؟؟؟
جین_عام وایسا تو این کتابه برگردم
جین_بزاریم رزی؟
نامجون_رزی و سونو؟
جین_عاره من دیگه خسته شدممم همین خوبه ولش کن
و خدشو روی تخت ولو کرد
البته که مواظب شکم گندش بود
تهیونگ_باید به بکهیون سر بزنیم؟
جونگکوک_ددی من خیلییی خسته تر از اونم که برم سر بزنم
تهیونگ_منم خستم حتما خوابیده دیگه ولش کن اتفاقی نمی افته خدمه ام حواسشون هس
های گایز
حالتون چطور مطوره؟
ووت و کامنت نمیدین دیگه نه *پوزخند شیطانی
یعنی چی میشه وقتی چانیول بیاد مثل هرشب به بکهیون سر بزنه؟
ووت و کامنت فراموش نشه
دوستوننننن دارممممم
گرامپی💜
YOU ARE READING
The sweet torment of love
Vampireاسم بوک^^عذاب شیرین عشق ژانر^^عاشقانه ♡امپرگ♡ومپایر♡اسمات♡تخیلی خلاصه همه ی مادر بزرگای مهربون درمود خوناشاما تعریف میکنن ولی مادر بزرگ کوک اینجوری نبود....اون قصه های شیرین نمیگفت اون برخلاف همه خوناشامارو مهربون جلوه نمیداد....شاید چون میدونست چه...
