پارت آخر:)؟

518 61 6
                                    


بکهیون15ساله*

سوهو_عاه بکهیون واقعن از دیدن پسر سال آخری مدرسه خسته نمیشی نه؟

بکهیون_نه...من هیچوقت از دیدن اون خسته نمیشم سوهو...تو اینو خوب میدونی

سوهو_بیخیال میتونی هروقت بخوای بری خونش....تازه اگه منکر این شیم که هرروز به بهونه درس ت خونت پلاسه....اوه اوه شیطان بزرگ پسر سل بالایی مدرسه پارک چانیول دلشو به بکهیونی داده

بکهیون ضربه محکمی هواله سر دوستش کرد

و دوباره نگاهشو به چانیول داد که تنها روی یکی از نیمکت ها دراز کشیده بود و دستشو روی سرش گذاشته بود

سوهو_عاه خدا...یکی بره این سونو رو جمع کنه یه جوری یه روزه رو این معلم فیزیک کراش زده که نگو....

سوهو_بکهیوننن..گوش میدی اصلا؟

بکهیون نگاهشو به سوهو و داد و سوهو چشم غره ای بهش رف

بکهیون_معلم فیزیک؟ نیکی شی رو میگی؟

سوهو_آره....همش از دیروز تو کون اونه

بیخیال گفت و شونه ای بالا انداخت

جیمین_نهههه یونگی آبی نهههههه سبززززز قشنگ ترهههه

یونگی_عاه عزیزم رنگ اتاقش سبزه بسه دیگه بیا تختش و آبی برداریم

جیمین_نهه سبزززز...

یونگی_هوف....

رفت سمت تخت سبز و بعد اینکه به اونی که پشت پیشخوان کدشو داد راه افتادن تا بقیه وسایل کوچولو توی شکم جیمین و بخرن

کوک بوسه ای به لبای همسرش که خواب بود زد

اون دیشب زیادی خسته شده بود

به گل بکهیون نگاهی انداخت

اون گل برعکس بقیه هرسال سرحال تر میشد

و البته که زیباتر

جوری که کوک مطمئن بود اون گل و بکهیونی خودش قطعا یه ارتباطی دارن

سعی کرد خودشم چشم هاشو ببنده و عادت زودبیدار شدنو برای امروز سخت کنار بزاره

بکهیون18ساله*

اولین بوسه چطوریه ؟ چطور انجام میشه

میشد از چانیول برای کادو تولدش یه بوسه بخاد؟

زودباش بکهیون تو چانیولو تا روی سقف قصر کشوندی....باید بهش بگی

چانیول_خب اینجا خلوته بگو برای کادوی تولد 18سالگیت چی میخوای بکهیون کوچولو؟

اینو گفت و با دستش موهای بکهیون و ناز کرد

بکهیون_چانیولی

چانیول_جانم؟

بکهیون سرشو کج کرد

بکهیون_بوس

چانیول_چی؟ فقد یه بوس میخوای ؟همین؟باشه خب

اومد که لپای بکهیون و ببوسه اما چانیول سرشو صاف کد و لباشو به لبای چانیول چسبوند

چانیول چشماش گشاد شد و با چشم های قد قورباغه به چشم های بسته بکهیون نگاه کرد

بعد چند ثانیه چانیولم چشم هاشو بست و همکاری کرد

کوک_نگاشونننننن کنننن خداااااا

جیمین_از اولم شیپشون میکردممم امیدوارم تهیونگ باهاش کنار بیاد

کوک_اولش یکم لج میکنه ولی بعدش...مگههه میتونه مخالف این کاپللل سوییت باشهههه؟




های گایز

لطفا بخونید

این پارت آخره و خب من خیلی خیلی متاسفم ولی این فقط پایان این بوک نیست پایان فعالیت من توی واتپد هم هست من دقیقن 4سال تا کنکور وقت دارم و خب شاید تایم زیادی باشه از نظرتون ولی برای من حتی دیرم هم هست من واقعن میخام برای آرزوهایی که مال من نیست تلاش کنم....آره اینکه رشته پزشکی قبول شم آرزوی من نیست ولی اگه بشه باهاش به آروزهام برسم پس باید تلاش کنم.....خب من برای همیشه با این بوک و از واتپد و از شما خداحافظی میکنم ممنون برای لحظات خوب و این خداحافظی برام خیلی خیلی سخته من واقعن عاشق نوشتنم اینکار تنها کاریه که میدونم خوب انجامش میدم و جدا شدن ازش غم انگیزه ولی باید یه جا تموم شه


برای آخرین بار در این بوک و در این اکانت مینویسم:)

دوستوننننننننننننننن دارمممممممممممممممممممممممممم

گرامپی:::::::)

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Sep 20, 2022 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

The sweet torment of loveWhere stories live. Discover now