part 34

1.2K 211 22
                                    

-"به خودم تو آینه نگاه کردم .... موهامو موج دار کرده  بودم و یه ژاکته نازک دکمه داره یق باز با یه شلوار مشکلی و یه ارایش ملیح ...

 موهامو موج دار کرده  بودم و یه ژاکته نازک دکمه داره یق باز با یه شلوار مشکلی و یه ارایش ملیح

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

-"دستمو روی اینه کشیدم .... چشمامو بستم و دوباره اون جمله رو تو ذهنم تکرار کردم .... جیمینا .... هیونگ پیشته .... دوباره بغض کردم ... به قیافم تو آینه نگاه کردم ... با پیچیده شدنه دستی دوره کمر تهمین هیونگ چونش رو روی شونم گذشته لبشون نزدیکه گوشم کرده .... اصلا نمیخواستم دلیل کارشو بدونم چون برام مهمم نبود ... چون آرامش داشت و بهش نیاز داشتن ..."

#"آروم جوری که خودش بشنوه کنار گوشش گفتم ...
#به هیچی فکر نکن خوب ... روی نقشی که برای حرص دادن اونا قرار بازی کنیم فکر کن .... همچی قرار دوباره خوب بشه جیمینا ...

-"چشمام و بستم و سرمو تکون دادم ..."

#بیا بریم دیگه خیلی وقته منتظرن ...
-باشه ...

#"دستمو انداختم دور شونش به خودم نزدیکش کردم و روی موهاشو بوسیدم ..."

#لبخندت کجاست پس شیطون ... یه دون از اون خوشگلاشو بزن تهمین ببینه ....

-"به خاطر لهن حرف خندم گرفت و بعدش همون لبخند رو لبام بمونه بود تا وقتی که اون دوتا رو دیدم که با یه اخم خیلی غلیظ داشتن نگاهمون میکردن دست یکیشون یه بطری شراب بود و اون یکی شونم یه سینی با ۸ تا لیوان .... نگاهمون ازشون گرفتمو به هیونگ دادم و با لبخند نگاش کردم و باهم سمت تراس بزرگ اون طبقه رفتیم ... در شیشه ایه بزرگ رو به روم رو باز کردم و باهم وارد جمعشون شدیم ...."

&اوفییییی جیمیناااا چه جیگری شدیی...
-یااا هوسوکاا ....
&یا یونگی اونجوری نگام نکن ....
*شب وقتی روبل خوابیدی معنی نگاهمون میفهمی ...
&Wedge in
=دارم چیز میخوریماااا اسم عن چرا میاری ....
&-_- جین با این چیکار کردی این یه جوری قبلا حرف می‌زد انگار داره برامون کتاب میخونه
÷😎
#سلام علیکم
÷علیک به هلوت ...
#یااا جین به هلوی من چیکار داری ....
÷خو تو سلام کردی بعد بگم به هلوی جیمین ....
-پای هلوی منو نکشین وست
+اهم ....
÷باشه بابا از هلوی جیمین میکشیم بیرون
×هیونگگگگگگگ
÷مرگ .... هوف ولش کن
ته برای همین شراب بریز بدو ....
×باشه ....
-"اروم با انگشت زدم به رون تهیمن هیونگ "
#"با ضربش برگشتم سمتش ببینم چیکار داره که با سر اشاره کرده گوشمو ببرم نزدیک"
-نمیخوای یه حرکت بزنی ماچ بغلات برای تو خلوته ...
#میخوای چیکار کنم بکشم پایین بندازمت رو میز بکنم توت
-یااااااا هیونگگگ
#اوکی باشه بابا ...
#"لبخندی زدمو دستمو انداختم رو شونش و کشیدم تو بغضمو و سرمو گذاشتم رو سرش ..."
-به خاطر حرکت ناگهانیش یه لبخند نشست رو لبم ...

..................
خو خو
ببینید اینکه اینجاش قطع ‌ردم برای اینکه
۱ - گفتم یه پارت فان بنویسم براتون چون قرار از این به بعد انگست بشه ... دقت کنید انگست نه سر اند
۲ -همین دیگه پارت بعد انگسته بوج
و اها ................ هیچی یادم رفت😐😑

ღ⦳ᴡʀᴏɴɢ (ᴠᴍɪɴᴋᴏᴏᴋ)ღ⦳Where stories live. Discover now