{7:39p.m}

1.5K 293 53
                                    

{#خوابیدن_با_پلیورت}

زین: بیبی،پلیورم رو اونجا جا گذاشتم؟

لیام: نه

لیام:هیچ پلیوری اینجا نیس، نه

لیام:ناع

لیام:اصن پلیور چی هست

زین:وتف

زین:حتی موقع  تکست دادن هم نمیتونی دروغ بگی؟

زین:فک میکردم پدرمادرت بهتر از اینا تربیتت کردن *سرش را با تاسف تکان میدهد*

لیام:میدونم

لیام: :(

زین:چرا نمیخای پلیورم رو بهم برگردونی؟

لیام:فقط چون

لیام:تو لندن رو این چند روز ترک میکنی و همه چیزایی  که مال تو بود و که من داشتم توی لس آنجلسه

لیام:پس من خاستم پلیورت رو نگه دارم تا این چند روزی که نیستی من باهاش بخابم

زین:چرا میخوای باهاش بخوابی؟

لیام:چون دلم برات تنگ میشه و اون بوی تورو میده

زین:بوی سیگار و ژل مو؟

لیام:خونه

لیام:ولی آرع،اونام همینطور

لیام:قسم میخورم بعضی وقتا میتونم ضربان قلبتو بشنوم. سبک و پیوسته. این چیزیه که کمکم میکنه شبا خابم ببره .

لیام:زین؟

زین:در حد مرگ عاشقتم

لیام:منم عاشقتم ، ومتاسفم برای دزدیدن پلیورت . همین الان بهت پسش میدم اگه بخای.

زین:پلیور رو نگه دار ،بیب.

لیام: :)

■■■■■■■

چرا انقدر کیوت:"

ilysm [ZIAM]Where stories live. Discover now