{غیر منتظره}
زین: عزیزم خوبی؟
زین: دیکتو فروختی یا نه ؟!
زین: چون اگر فروخته باشی من میبرمش و مطمئن میشم که دیگه ازش استفاده نمیکنی
لیام: اممم خب نه
لیام: یه اتفاقی افتاد
زین: خب ، بهم بگو!!
زین: اول از همه چیز ، حالت خوبه؟
لیام: عره خوبم
لیام: فقط یجورایی شوکه ام!
زین: چه اتفاقی افتاد؟
لیام: خریدار
لیام: معلوم شد که نایله
لیام: اوم زین؟
لیام: خوبیع؟
زین: نایل... دیکتو خریده؟
لیام: عره
زین: باشه.
زین: پس نایل گیه؟
لیام: من هیچوقت نشنیدم که یه مرد استریت تو شیپور دیک بخره
زین: خب از کجا فهمیدی که اونه؟
لیام: لو بهش گفته بود که ما باید جلوی مک دونالد همو ببینیم، چون میدونی که راحتتر پیدامون کنه . و بهدش ماشین نایل رسید و نایل ازش پیاده شد و بعدش ما همه به هم دیگه خیره شده بودیم و بعد من به نایل گفدم که دیکم برای فروش نبوده
لیام: بعدم رفتش
لیام: و بعلاوه من الان باید ۱۰ دلار به لو بدم
زین: من مطمئن نیستم سورپرایز شدم بخاطر اینکه نایل تو شیپور دنبال دیک میگشته یا بخاطر اینکه نایل ، بین این همه آدم ، دیکتو خریده
زین: و لعنتش کنن من حتی نمیدونستم به دیک علاقه داره
لیام: خب اون یه فن پیج کریستین گری تو توییتر داره
زین: خدایا واقعا؟
لیام: عره این در حد مرگ غیر عادیه
لیام: پس اممم
لیام: ما چطوری به نایل نزدیک بشیم و درباره این ح بزنیم
زین: ما؟
لیام: اوه ما؟
زین: ببخشید بیب ولی تو دیکتو فروختی و نایل خریدش. خودتو دوتایی حلش کنید.
لیام: در واقع لو بدون هیچ اجازه و رضایتی دیکمو فروخت و نایل خریدش
زین: خیلی خب پس سه تایی حلش کنید
زین: بای
لیام: ولی زین
لیام: عوق
■■■■■■
چر انقدر اهنگ زین خوبع♡_♡
![](https://img.wattpad.com/cover/142727382-288-k303421.jpg)
YOU ARE READING
ilysm [ZIAM]
Fanfiction[translation] "خیلی دوست دارم عزیزم" "میدونم و منم دوست دارم.وتورو به حضرت عباس ، برو بخاب ." ■■■■■ فنفیکی از چت های زیام و یکمم بقیهی کاپل ها 4 in Fanfictions