{فتیش املای درست }زین: لیام خیلی سکسیه جچشسچجشیرلمو
نایل: حالت خوبه؟
زین: من یه چیزی فراتر از خوبم
زین:دوست پسر من جذابه و الان میدونه که چجوری هجی بکنه
نایل: این در مورد اینه که لیام بالاخره تصحیح خودکارو روشن کرده؟
زین:آره جسچیجسجسح
نایل: یجورایی فتیش عجیب غریب املای درست داری که تا حالا نفهمیده بودی؟
زین:فک کنم
زین:اون بالاخره مثل یه آدم تایپ میکنه
زین:و باهوش تر بنظر میاد
زین:و جذاب تر
زین:و سسشخختثبص-تر
نایل: خوباشه
نایل: شما پسرا چند بار تا حالا سکس داشتید از وقتی که اون درست تایپ میکنه؟
زین:نزدیکه 5روز میگذره . پس 5 بار تو روز.
نایل: 5بار تو روز؟!
نایل: شوخیت گرفته؟
زین:من رو اسب کوچولوش بدجور سواری کردم
نایل: لازم نیست انقدر قضیه رو باز کنی
نایل: پس لیام یدفعه ای تو رو تحریک میکنه؟
زین:اون همیشه منو تحریک میکنه
زین:ولی این لیام فقط خیلی یچسسچسچجس
زین:حتی موقع فکر کردن بهش هم حشری میشم.
زین: میرم پیش لیام زودی برمیگردم.
نایل: خوش بگذره
نایل: کثافتای حشری.
■■■■■
امتحانات در چه حاله؟😑
![](https://img.wattpad.com/cover/142727382-288-k303421.jpg)
YOU ARE READING
ilysm [ZIAM]
Fanfiction[translation] "خیلی دوست دارم عزیزم" "میدونم و منم دوست دارم.وتورو به حضرت عباس ، برو بخاب ." ■■■■■ فنفیکی از چت های زیام و یکمم بقیهی کاپل ها 4 in Fanfictions