{پر انتقام}زین: نایل وتففهاساستت
زین: کجایییی من میامکه خفت کنم تویخ که سوچولو
نایل: اوه سلام
نایل: صبحت چطور بوده؟
نایل: از من که عالی بوده, ممنون که پرسیدی
نایل: :)
زین:من میام که از روی زمین محوت کنم تو نکبت ایرلندی. میام تخمای اشغاالتو از هم پاره میکنم توی رفت انکیز کیری جاکش
نایل: چرا آخه
نایل: :)
زین: چرا آجه؟؟؟؟ واخها مبخواب بدونی حرا???
نایل: :)
زین:توی کسکش موهای کیری منو زدی توی خار کصده
زین:تو چطوری اصن زنده ای. میام بدجور میگامت
زین: اصن چجوری وارد خونه ی من شدی
نایل: پنجره باز بود
زین: چرا
نایل: چون توی احمق یادت رفته بود ببندیش
زین: نه. چرا موهای منو از ته زدی
نایل: چی باعث شده فکر کنی من اینکارو کردم
زین: همین الان گفتی که پنجرههه من باز بود
نایل: اوه
نایل: چون موهاتو یاسی کرده بودی
*10 دقیقه بعد*
نایل: زین?
نایل: خدای من از پنجره پریدی بیرون؟
زین:سلام نایل. لیامم, چرا زین رو زمین حموم نشسته گریه میکنه در حالی که موهای زده شدش دستشه?
نایل: احتمالا چون من موهاشو از ته زدم
زین:تو چیکار کردی!!
زین:از جونت سیر شدی یا چی
نایل: نه واقعا نه
نایل: من فقط خیلی پر انتقامم
زین: عا, از آخرین روزات لذت ببر
نایل: باش چ باحال
زین: این باش چه باحال نیست, نایل. این یه هشدار جدیه
نایل: من از زین نمیترسم. این مثه اینه که از یه گورخر یا همچین چیزی بترسی
زین: جدا. یه گورخر
نایل: یا مثه یه دایناسور کوچولو
نایل: نه صبر کن این لوییه
زین: اوهه من چی
نایل: تو یه بچه خرس گریزلی
نایل: یجورایی قبل اینکه بزرگ بشه و به یه هیولای خشمگین و وحشی تبدیل بشه
زین: جالبه
زین: باس اینو بزارم بیو توییترم
نایل: نه.
زین:عا راست میگی
زین: هرچی مشکل این نیس باشه???
زین: تو زندگی زینو خراب کردی
نایل: اوه بیخیال, اون زین مالیکه اون با هر مشکلی کنار میاد
زین: فقط حواستو جمع کنزین: تو هنوزم یجورایی پسرمی و نمیخام تخمات از وسط جر بخورن
نایل: عا,مید, مرسی واسه هشدارت مامان
■■■■■■■■■■
چقدر نایل ظالم شده
واندیم که ۹ ساله شد :"")
![](https://img.wattpad.com/cover/142727382-288-k303421.jpg)
YOU ARE READING
ilysm [ZIAM]
Fanfiction[translation] "خیلی دوست دارم عزیزم" "میدونم و منم دوست دارم.وتورو به حضرت عباس ، برو بخاب ." ■■■■■ فنفیکی از چت های زیام و یکمم بقیهی کاپل ها 4 in Fanfictions