{3:09 a.m}

935 223 72
                                    

{ایده های نصفه شبی}

لیام: زین

لیام: زین

لیام: زد

لیام: زِن زِن زِن

لیام: عزیزم لطفن بیدار شوع

زین: چته؟

لیام: من یه ایده دارم

زین: تو ساعته ۳ نصفه شب ایده داری؟

لیام: مغز من تو این ساعتا بهتر از همیشه کار میکنه

لیام: داشتم فکر میکردم

لیام: خیلی باحال نمیشد اگه یه استخر توپ تو اتاقمون  داشدیم؟

زین: عزیزم

زین: ما هنوز اتاق نداریم

لیام: ولی برای آینده میدونی که؟

لیام: مثلا وقتی که بچه داشته باشیم یا یع جای مشترک بگیریم

لیام: امیدوارم هر چه زودتر اتفاق بیوفته عزیزم

لیام: چون من واقن ی استخر توپ میخ تو اتاقمون

زین: به تخمم

لیام: گوش کن!!!

زین: اَی خِدا!!!

لیام: فقط تصور کن

لیام: من و تو

لیام: تو استخر توپ

لیام: با مکسنس و آنائیل

زین: ما اسم بچه هامون رو اون نمیذاریم

لیام: اونا فرانسوین!!

لیام: اونا خوشگلن!!

زین: اسم های بهتریم هست

لیام: ساکری بلو

زین: یه چیز ساده در عین حال خاص ، مثه زارا و زاحن

لیام: چرا باید با ز شرو بشن؟

زین: چون "ز" کمیاب ترین حروف الفباس

لیام: فک کنم اشتباه متوجه شدی

لیام: اون "ژ" عه

زین: هرچی، من از زارا و زاحن خوشم میاد

لیام: مکسنس و آنائیل تو همه چیز بهترینن

زین: تو همین الان از عبارت " بهترین در همه چیز "  استفاده نکردی

لیام: کردم

زین: *نفس عمیق *

زین: ساعت ۳ونیم نصفه شبه

زین: و ما درباره اسم بچه هامون حرف میزنیم

لیام: پس استخر توپ چی میشه ؟

زین: اگه بگم آره ، بیخیال پیام دادن به من میشی ؟

لیام: عره

زین: پس آره

لیام: یعس یعس یعس یعس

لیام: و یه اره به مکسنس و آنائیل ؟

زین: چند سال دیگه درموردش حرف میزنیم.

لیام: "خیلی دوست دارم عزیزم"

زین: "میدونم و منم دوست دارم.وبرای ذوق زدگی شدید ، برو بخواب ."

لیام: شب بخیر♡

زین: (:

■■■■■■■
اون دو تا جمله آشنا بود دیگه؟

به هیچ وجه
تاکید میکنم
به هیچ وجه نه از ووت ها راضیم نه کامنتا
پس انتظار عاپ منظم نداشته باشید
تازه وقتی عاپ نمیکنم رتبه فف بالاتر میره '-'


ilysm [ZIAM]Onde histórias criam vida. Descubra agora